Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:



Chrome 76+ | Firefox 69+
دکتر علی باقر طاهری نیا در پیش نشست ششمین کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی در دانشگاه فرهنگیان

الگوی حکمت و پیشرفت، الگوی مطلوب پیشرفت اسلامی- ایرانی است

به گزارش حوزه معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه، واحد پژوهش مدیریت امور پردیس های استان مازندران با مشارکت استان های خراسان شمالی، سمنان و گلستان پیش نشست علمی مربوط به «ششمین کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی در دانشگاه فرهنگیان» را با موضوع «پیامدهای تربیتی سیاست های توسعه علم و فناوری در کشورهای اسلامی و جمهوری اسلامی ایران» با حضور دکتر علی باقر طاهری نیا معاون پژوهش و فناوری دانشگاه روز دوشنبه مورخ 25 مرداد ماه جاری از طریق بستر اسکای روم برگزار کرد.

در ابتدای این نشست دکتر اسلامی رئیس دانشگاه فرهنگیان استان مازندران ضمن تشکر از حضور دکتر طاهری نیا در این پیش نشست علمی، از مدیران استان های خراسان شمالی، گلستان و سمنان که در اجرای این برنامه مشارکت داشتند و هم چنین سخنرانان این نشست، تشکر و قدردانی کرده و افزود: توسعه فناوری نه تنها بر آموزش و تربیت بلکه در تمام شئون زندگی بشر چه در اقتصاد چه در فرهنگ چه در سیاست و چه در محیط زیست تاثیرات عمیقی بر جای گذاشته است و یقیناً این تاثیرات در آینده بیشتر نیز خواهد شد. راه چاره ای هم غیر از این نیست مسلم است آینده دانشگاه ها و مراکز آموزشی و تربیتی جهان به شکل امروز نخواهد بود. آینده، تعلیم و تربیت و مسائل تربیتی را به شکل دیگری رقم خواهد زد.

در ادامه این نشست دکتر طاهری نیا طی سخنانی اظهار داشت: آنچه در این دقایق کوتاه تقدیم خواهم کرد ذیل این عنوان است: «حکمت و پیشرفت الگوی مطلوب توسعه و پیشرفت». آنچه مورد نظر است توسعه و پیشرفت اسلامی و ایرانی است. مبنا و مبدا سخنم چرخه ای است که از آن به عنوان چرخه دانش تا کنش یاد می کنیم. ابتدای چرخه این است که فعل انسان یا کنش او تابع تصمیم اوست و تصمیم انسان برگرفته از تفکر اوست و تفکر انسان محصول اشراف معرفتی او به موضوع است. انسان بر اساس میزان اشرافی که به موضوع دارد، به آن می اندیشد. حاصل سخن اینکه چرخه دانش تا کنش انسان حاکی از آن است که اشراف انسان نسبی است  پس انسان کمتر  می تواند با قاطعیت از رفتار و گفتار خود بی نقص و بی عیب دفاع  کند. بنابراین چرخه دانش تا کنش بشر حاکی از نقص بشر و عدم اعتماد کامل بشر به دانش، تفکر، تصمیم و فعل او هست. اگر مسئله را اینگونه بدانیم که چرخه دانش تا کنش نسبی و ناقص است راه حل کاهش این نقص چیست. برای کاهش این نقص باید جامعیت موضوع را افزایش دهیم تصمیم جامع، کنش جامع، تفکر جامع، بینش جامع، مطالعات جامع... اگر این جامعیت ها کنار هم قرار بگیرند آن وقت محتمل است که کنش ما کنشی کم عیب باشد نه بی عیب. به این نگاه جامع، نگاه حکیمانه گفته می شود و به این الگو، الگوی مبتنی بر حکمت گفته می شود. جامعیت در دانش، بینش و کنش است این اتفاق اگر بیفتد آنگاه الگوی مورد نظر که الگوی حکمت و پیشرفت است، الگویی است که باید بر اساس آن برای هر تصمیمی، هر سیاستگذاری، هر تصمیم سازی و هر تصمیم گیری، پیشاپیش همه ابعاد و جوانب آن مطالعه شده باشد جنبه یا بعد مجهول نداشته باشد پیشاپیش تصویر روشنی از آینده آن وجود داشته باشد.

دکتر طاهری نیا افزود: در ادبیات توسعه جهان گفته میشود غرب مبنا را بر توسعه و تحقیق، ژاپن مبنا را بر طراحی و توسعه و مالزی مبنا را فناوری و توسعه گذاشت. سوال ما این است ما مبنا را بر چه چیزی بگذاریم. به گمانم الگوی مطلوب ما همان است که در ابتدای سخن اشاره کردم حکمت و توسعه، نه فناوری و توسعه، نه طراحی و توسعه نه تحقیق و توسعه، فراتر از همه اینها، حکمت و توسعه است چرا؟ چون قبول داریم که تحولات فناورانه امروز مسیر محتوم و قطعی جوامع بشری است. فناوری فاصله ها را کم می کند زمان را خریداری می کند دسترسی ها را آسان می کند اینها همه آسایش است اما لزوماً آرامش نیست آن چیزی که در خدمت آرامش هست معنویت است که معنویت در حوزه فناوری نیست در عرصه دیگری باید دنبال آن باشیم. انسان هر قدر در مقام دانش و کنش خداگونه و حکمت بنیان و حکیمانه وارد شود احتمال اینکه تصمیماتش کمتر قابل خدشه باشد بیشتر است... در پایان این سخن باید بگویم آن چهبه آن پرداخته شد، یک نگاه به گمانم مبنایی و راهبردی بود و آن عبارت بود از اینکه الگوی حکمت و پیشرفت، الگوی مطلوب پیشرفت اسلامی- ایرانی است نه الگوی دیگری. الگوهای دیگر نقص دارد لیکن چون کلمه حکمت به ما هو کلمه،  نقص ندارد می شود روی آن ایستادگی کرد اگر بگوئیم دانشگاه حکمت بنیان این تاریخ مصرف ندارد چون واژه حکمت، همان بحری است که حکیمان در آن غواصی می کند. انشاالله مشمول عنایت خداوند متعال باشید.

در بخش ارائه سخنرانان این پیش نشست علمی، ابتدا دکتر حسین اسکندری عضو هیأت علمی دانشگاه بجنورد در خصوص «پیامدهای معرفت شناختی توسعه فناوری های شب» مباحث خود را ارائه کرد اهم مباحث مطرح شده عبارتند از:

هدف از دانش پرکردن ذهن نیست بلکه باز کردن ذهن است نظام تعلیم و تربیت ما به این شکل از ارائه «یعنی پر کردن ذهن» علاقمند است یعنی ذهن هایی خالی که تصور می کند می بایست اندیشمندان (معلمان و اساتید) و برنامه ریزان درسی وزارت آموزش و پرورش باید در صدد پرکردن اذهان خالی برآیند. در ادامه این نشست به بخش دوم بحث یعنی بازکردن ذهن پرداخته شد. همچنین در باب عصمت فناوری، عاملیت فناوری و نقد فلسفی فناوری آموزشی (معرفت شناختی-معناشناختی) توضیحاتی ارائه شد.

در بخش پایانی این نشست دکتر محمدباقر رستمی معاون هماهنگی دانشگاه فرهنگیان خراسان شمالی و مدیر پروژه طراحی الگوی پیاده سازی نقشه جامع علمی کشور مورد حمایت دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی سخنرانی خود را با موضوع تحلیل سیستمی اثرات، نتایج و پیامدهای تربیتی سیاست های علم و فناوری کشور با تاکید بر اسناد بالادستی ارائه کرد. مباحث این نشست در قالب این موضوعات ارائه شد: جایگاه ارزیابی، ارتباط سیاست گذاری و ارزیابی،  تعریف ارزیابی سیاست، ارزیابی متناظر با سطوح سیاست،  معیارهای ارزیابی، تولید و جمع آوری اطلاعات ارزیابی، انواع ارزیابی، اثرات، نتایج و پیامدهای تربیتی سیاست های علم و فناوری کشور.