Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:



Chrome 76+ | Firefox 69+

هفته دفاع مقدس
*و یادی از شهید زین الدین، نماد عملی از اخلاص و مدیریت جهادی*

*به بهانه گرامیداشت هفته دفاع مقدس یادی کنیم از شهید زین الدین، نماد عملی از اخلاص و مدیریت جهادی*


در دنیای پیچیده علم مدیریت و تئوری های فراوان غربی هر چقدر مطالعه می کنیم تا بعضی از موفقیت های افراد شاخص را با معیارها و تئوری های علم مدیریت تحلیل کنیم به منبع موثقی نمی رسیم. ناچار باید بپذیریم بعضی از موفقیتها در حوزه مدیریت و رهبری فراتر از دانش های علمی موجود است که ریشه در ارزش ها و باورهای دینی و اجتماعی انسان دارد. شاید تعبیر مقام معظم رهبری از مدیریت جهادی به عنوان یک سر فصل اساسی در حوزه علم مدیریت پاسخی باشد به خلاء تئوری های مدیریت غربی.
با این مقدمه باید گفت بسیاری از فرماندهان دوران جنگ تحمیلی و شهدای شاخص مانند شهید زین الدین الگوی مجسمی از تئوری مدیریت جهادی هستند. چرا که هرچقدر می خواهیم با شاخص های علمی مدیریت و رهبری نفوذ بر قلب ها و پذیرفته شدن مدیر به طور مطلق توسط گروه را تعبیر کنیم مصداقی مانند شهید زین الدین نداریم.
‌‌" تابستان سال1361 یود و سه ماه از استقرار بچه ها کنار بصره در آن گرمای سوزان و کشنده ۵۰ درجه در خط پدافندی پاسگاه زید می گذشت تعداد زیادی از بچه ها شهید یا مجروح شده بودند و عده ای هم از فرط گرما از نظر وضعیت عمومی حال خوبی نداشتند  اما در آن شرایط سخت با همه توانی که داشتند سنگرها را حفظ می کردند. در این بین عده ای از بچه ها هم که توانشان تمام شده بود درخواست جابجایی به پشت خط مقدم جبهه را مطرح کردند. این درخواست به گوش مهدی زین الدین فرمانده 24 ساله لشکر 17 علی ابن ابیطالب (ع) قم رسید که در آن زمان  در ماموریت محور غرب بودند و شبانه خود را به خط مقدم پاسگاه زید رسانده و درخواست نمودند تا با بچه ها دیدار و گفتگویی داشته و در نهایت رزمندگان همه گردان به مرخصی بروند.
همه جمع شدند و آقا مهدی شرایط جنگ را تشریح کرد سر تا پایش خاکی و شنی بود و از همه خسته تر به نظر می رسید آن‏قدر خاکی و بی‏آلایش که بسیاری از اوقات، او را به عنوان فرمانده نمی‏شناختند. لباس‏های ساده بسیجی و تواضع بسیار، از ویژگی‏های بارز اخلاقی او بود و در نهایت تواضع فرمود من تنهایی خط را نگه می دارم تا نیرو برسد، بچه ها بلند بلند گریه میکردند. تعدادی از بچه ها نسبت به افرادی که درخواست مرخصی را مطرح کرده بودند معترض شدند و به آنان می گفتند شما چگونه به خودتان اجازه دادید با طرح این درخواست نابجا در این شرایط حساس غبار غم بر چهره نورانی آقا مهدی بنشیند؟ و در نهایت هیچ کس حاضر نشد خط را ترک کند.  بچه ها هم قسم شدند که در خط بمانند و به فرمانده گردان گفتند ما چگونه به صورت آقا مهدی نگاه کنیم. ما او را به اندازه عزیزترین کسان خودمان و حتی بیشتر دوست داریم. او در خط بماند و ما به مرخصی برویم؟ محال است!
بچه های گردان در حال که گریه می کردند واز این اقدام خود پشیمان بودند گفتند آقا مهدی درست است که بچه ها بیشتر از ماموریت خود در خط مانده اند اما محال است فرمانده خود را تنها بگذارند این لحظه و این گفتمان تداعی بخش شب عاشورا بود، لحظه ای که امام حسین فرمود هرکس پشیمان است از تاریکی شب استفاده کند و برگردد. تقریبا درخواست شهید زین الدین شبیه همین جمله بود. با وجودیکه می دانست نیرویی ندارد  که جایگزین کند.
وقتی بچه ها متوجه واقعیت شدند به دست و پای آقا مهدی افتادند که ما را ببخشید و اجازه دهید دوباره به خط برگردیم. بچه ها  با صدای بلند گریه می کردند، همه سرها پایین بود، آنان حاضر بودند هزاران بار تکه تکه شوند اما یک خار به پای آقا مهدی فرمانده لشکر فرو نرود.
با توجه به اتمام ماموریت بچه ها و گذشت بیشتر از بیست روز در بدترین شرایط جنگی و آب و هوایی، بچه ها شهید زین الدین را راضی کردند و مجددا به خط مقدم با روحیه وصف ناشدنی برگشتند. من همیشه در خلوت خود به این ملاقات یک ساعته و میزان نفوذی که یک فرمانده 24 ساله می تواند روی سربازان خود داشته باشد فکر می کنم واقعه ای که فراتر از  دانش مدیریت و رهبری است که سالها در کتابها آموزش داده شده است و عقل در برابرش ناتوان است.
این حد از اطاعت پذیری از فرمانده چگونه می تواند اتفاق بیافتد و در تاریخ جنگ هیچ کشوری سابقه ندارد. اعتراف می کنم اکنون هم که به جایگاه استادی در رشته مدیریت رسیده ام هنوز نتوانسته ام این نفوذ را با علوم ظاهری مدیریت و نسخ چاپ شده و نتایج تحقیقاتی درک کنم.
باورم این است که یک انسان بر اثر خودسازی و تقوا می تواند به درجه ای از محبوبیت برسد که هزاران مرید و فدایی داشته باشد.
شهید زین الدین با خود سازی و کسب تقوا و باور به ارزش ها و اطاعت محض از خداوند متعال و تسلیم در برابر او به این جایگاه رسیده بود به طوریکه سربازان او هم با همین باور و تسلیم محض در برابر فرامین او به افتخارات و فتوحات بزرگی رسیدند و این رشادت ها در تاریخ ماندگار شده است. 
شاید تعبیر مقام معظم رهبری از مدیریت جهادی منظور مدیریت انقلابی شهدای شاخصی همچون شهید زین الدین است که آنچنان در قلوب مؤمنین و سربازان خود رسوخ کرده بودند که با یک اشاره بدون چون و چرا حاضر به فدا شدن بودند. 
به نظر می رسد مدیریت امروز کشور ایران اگر بخواهد با اقتدار در منطقه بماند و حرفی برای گفتن داشته باشد باید از این مکتب مدیریتی یعنی حکومت بر قلب ها نظیر شهید زین الدین پیروی کند و این به دست نمی آید مگر با خودسازی و عبور از منیت های ظاهری و کسب تقوای الهی.
خوب است مدیران کشور ما که اکثرا این شرایط را درک کرده و از هم سنگران و همرزمان این شهدا هستند این فرهنگ مدیریت را در جامعه اسلامی رواج دهند و تمام تلاش خود را به کار گیرند و در سایه تبعیت محض از شهدا واحیای ارزش های دفاع مقدس برای سربلندی ایران اسلامی که حاصل خون هزاران شهید و جانباز است حرکت نمایند.

 

جامانده از این راه ماندگار
* علی محمدی *