اصول طراحی برنامه درسی
- * ساختار کلان برنامه درسی ضمن برخورداری از بخش تجویزی یا الزامی (تک وضعیتی و تعیین تکلیف شده به شکل پیشینی)، از بخش نیمه تجویزی یا انتخابی (چند وضعیتی) و غیر تجویزی یا اختیاری (بی وضعیتی یا باز) نیز برخوردار خواهد بود. (مبتنی بر اصول عدالت، تربیتی، وحدت ملی و انسجام اجتماعی؛ تنوع و کثرت، آزادی مشارکت جویی، همه جانبه نگری و پویایی مندرج در فلسفه تربیت رسمی و عمومی) این ساختار مثلثی ثابت بوده ولی باید در ارتباط با هر یک از دوره های تربیت و برای دستیابی متربیان به هویت مشترک و ویژه و لحاظ نمودن سایر متغیرهای ذی مدخل به شکل متناسب عملیاتی شود.
- * برنامه درسی در سطح خرد ( هر یک از حوزه های یادگیری) نیز از بخش های تجویزی یا الزامی؛ نیمه تجویزی یا اختیاری و غیر تجویزی یا انتخابی تشکیل می شود.
- * در طراحی برنامه درسی از حیث جهت گیری کلان زمانی با تعیین " محیط زمانی" ، " حال گرائی" (معنا بخشیدن به فرآیند تربیت و تجربیات تربیتی برای متربیان در حال یا در حال زیستن) و "آینده گرایی" ( معنا بخشیدن به فرآیند تربیت و تجربیات تربیتی برای متربیان در آینده یا برای آینده زیستن) باید توامان در کانون توجه باشد. حال گرائی منهای آینده گرائی و آینده گرائی منهای حال گرائی هر دو فاقد وجاهت تربیتی است.(مبتنی بر اصل پویایی مندرج در فلسفه تربیت رسمی و عمومی می باشد.)
- * برای تدارک فرصت های تربیتی اتکاء به رویکرد رفتاری یا قالب رفتاری در تدوین اهداف برنامه درسی تجویزی باید به حداقل ممکن تنزل یابد تا دست یابی به هویت مشترک (انسانی، اسلامی و ایرانی) و تداوم ان در ابعاد / ساحت های مختلف امکان پذیر گردد. (مبتنی بر اصل پویایی مندرج در فلسفه تربیت رسمی و عمومی است.)
- * برنامه درسی تجویزی یا الزامی باید با استفاده از رویکرد حل مساله یا قالب حل مساله در تدوین هدف ها، از انعطاف برخوردار شده و فرصت های تربیتی از عمق و غنای بیشتری برخوردار شود.(مبتنی بر اصول استمرار و پیوستگی و خردورزی مندرج در فلسفه تربیت رسمی و عمومی)
- * تدارک فرصت های تربیتی متنوعی که در آن امکان درک و اصلاح مداوم موقعیت براساس نظام معیار اسلامی برای تمامی متربیان فراهم شود، مستلزم آن است که نیازسنجی، متناسب با کثرت و تنوع پذیرفته شده در خاستگاه تصمیم گیری (آزادسازی) به صورت چند لایه ای(چند مرحله ای) ادراک شده و از انحصار تشکیلات مرکزی خارج شود. (مبتنی بر اصول مشارکت، آزادی و تنوع و کثرت مندرج در فلسفه تربیت رسمی و عمومی).
- * سازماندهی محتوای برنامه درسی باید با اتکا بر رویکرد تلفیقی و مسئله محور و تاکید بر مفاهیم، مهارت ها و ایده های اساسی در هر یک از ساحت های تربیت صورت گیرد، تا فرصت تجربیات دست اول برای کسب شایستگی ها جهت درک و اصلاح مداوم موقعیت از سوی متربیان براساس نظام معیار اسلامی را فراهم کند.
- *در برنامه درسی مرحله دوم دوره متوسطه باید " گرایش تخصصی نرم" را تعریف و تعبیه نمود و از شکل گیری " افتراق کامل برنامه ای" یا ایجاد شاخه های تخصصی مجزا به صورت از پیش طراحی شده جلوگیری کرد و توجه به هویت ویژه متربیان و نیازهای جامعه را در اولویت قرار دهد، به گونه ای که آنان آماده ورود به زندگی فردی، خانوادگی واجتماعی شوند.
- * با توجه به مفهوم برنامه درسی " مغفول" (پوچ)، باید از تکیه انحصاری به الگوها و روش های رایج در تعیین اولویت های محتوایی پرهیز نموده و رقابت های درون موضوعی و میان موضوعی برای حضور در برنامه درسی را به رسمیت شناخت. (همه جانبه نگری؛ پویایی)
- ( مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران - آذرماه 1390)