ببین میتوانی بمانی، بمان...
فرودگاه را سکوت گرفته بود، همه فقط یک جمله را مدام تکرار میکردند: شهیده از راه آمده، از سوی گلزار آمده... از بحر سردار آمده
قدم هایمان سنگین، چشم هایمان خیس و دست هایمان به زانو...
صدای فرود آمدن هواپیما به گوش رسید، خیلی ها آمده بودند اولین شهیده دانشگاه فرهنگیان را بدرقه معراج شهدا کنند.
با بغض های فراوان صدایی در حیاط فرودگاه طنین انداز شد؛ حسین حسین شعار ماست، شهادت افتخار ماست
راه شهیده مانا است و ادامه خواهد داشت، خون شهید جوشیدنی است و روحیه آن تکثیر شدنی دل های غمگین و خون آلود دنبال رو این مسیر خواهند بود با فانوس شهادت...
جامانده از کرمان...