تربیت اخلاقی، اولویت بازنگری سیستماتیک آموزش و پرورش
یکی از مسائل مهم جهان امروز، بدلیل تعدد سبکهای زندگی، سلایق و فرهنگها و همچنین تحولات دائمی جوامع و در نهایت بحران معنویت، هویت و اخلاق، نیاز مبرم به تربیت اخلاقی مطلوب است. فرهنگها و ادیان، اخلاق را تعریف کرده و هر کدام مبانی و روشهایی را برای دستیابی به آن معرفی می کنند. در این میان بیشترین وظیفه جهت تربیت شهروندان متوجه سیستم آموزش و پرورش به عنوان نهاد مسئول می باشد.
تربیت اخلاقی در ایران اسلامی، پرورش انسان به گونه ای معقتد و پایبند به ارزش های اخلاقی و دینیِ اسلام و موثر در جهت اصلاح جامعه در مسیر نیل به آرمان های کلان اسلامی، تعریف می شود. به جرأت می توان گفت بهترین و غنی ترین مبانی و اهداف تربیت اخلاقی از آن اسلام با مجموعه آموخته های قرآن کریم، سیره معصومین و آراء علما و اندیشمندان بزرگ از ادبیات تا فلسفه و عرفان و خود علم اخلاق می باشد. آرمان های کلان تربیت اخلاقیِ اسلامی، هم سو با فطرت الهی انسان و میل به رستگاری او و در جهت لقاء الله می باشد.
نکته قابل توجه اینجاست که با در دست داشتن چنین منابع عمیق و گسترده ای، نمی توان گفت نظام آموزشی ما به خوبی از این بستر بهره گرفته است. برپایه افق عظیمی که فرهنگ غنی اسلامی ایرانی دارد، آموزش و پرورش کشور دارای وظیفه ای بسیار سنگین در این خصوص بوده و کاملاً واضح است که در حوزه تعلیم و تربیت اسلامی، تربیت دینی بدون تربیت اخلاقی که یکی از عناصر بسیار مهم آن بوده به گونهای که پیامبر خاتم (ص) هدف رسالت خویش را اتمام مکارم اخلاق دانستند، غیر ممکن میباشد.
و اما نکته بسیار مهم در ضرورت تحول و بازنگری در این حوزه این است که ایران اسلامی یک جامعه دارای حیات بوده و از این جهت بسیار تاثیر پذیر و تاثیر گذار می باشد و از سوی دیگر ایران عزیز از جانب بیگانگان در مسیر اهداف خود و تضعیف هویت مردم همیشه مورد هجمه قرار گرفته است. در نهایت نیز فضای مجازی و عصر انفجار اطلاعات، شکاف های بین نسلی همگی ضرورت تحول در آموزش و پرورش در جهت تربیت نسل های آگاه و توانمند و مومنِ اخلاق مدار را به سبب حفظ و ارتقا هویت ملی و پیشبرد اهداف کلان اجتماعی، روشن می سازد. در این بخش می توان گفت به همراه سیستم اجرایی آموزش و پرورش، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به عنوان افق مورد نظر نظام و دانشگاه فرهنگیان به عنوان سازنده کادر نماینده آموزش و پرورش یعنی مدرسه، دو بازو با قابلیت تاثیر گذاری بالا می باشند که وظیفه ایجاد تحول بیش از هر چیز متوجه آنان می باشد.
سند تحول به عنوان یک منبع اساسی در بخش نظری توانسته رویکرد نظام تعلیم و تربیت را تبیین سازد و افقِ وام گرفته از تمدن ایرانی اسلامی را آشکار کند. همچنین تربیت اخلاقی را به عنوان یکی از ساحت های اساسی تربیت معرفی کرده و در قسمت هایی از سند تحت عناوین مختلف از بیانیه ارزش ها تا اهداف و راهبرد های کلان و همچنین اهداف عملیاتی و ... با ذکر حیطه ها و شاخصه ها، اخلاق و عناصر آن را بطور روشن شرح داده است و اعتقاد و اخلاق را محور تربیت می داند.
نگارندگان سند تحول به خوبی از اهمیت جایگاه الگو در تربیت آگاه بوده و در جهت تربیت اعتقادی و اخلاقی معلم را هدایت کننده و موثرترین عنصر در تحقق امر تعلیم و تربیت معرفی می کنند. که صد البته در جایگاه تربیت معلم بطوری که مجری سند باشد و اهداف آن را تحقق بخشد، این مهم متوجه دانشگاه فرهنگیان بوده و خروجی این دانشگاه است که می تواند امکان این تحول را فراهم نماید.
با توجه به اینکه رویکرد فعلی دانشگاه فرهنگیان علم محور بوده ضروری است که تربیت دانشجومعلمان به لحاظ معنوی و اخلاقی و پرورش یابند و همت اساسی صاحب منصبان و برنامه ریزان دانشگاه فرهنگیان جهت تدوین و اجرای برنامه های تربیتی مناسب در جهت پرورش دانشجو معلمان از ضروریات می باشد.
سیر مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش نشان می دهد که در گذر زمان، محتوای اخلاق از یک ماده درسی مستقل به جایگاه محتوای آموزشی تلفیقی رسیده. همچنین در مصوبات اخیر این شورا تربیت اخلاقی جایی ندارد و این دغدغه به پژوهش های مستقل افراد محدود مانده. در صورتی که می توان با تهیه یک فرابرنامه درسی کارآمد تربیت اخلاقی زمینه تحول در این حوزه را فراهم ساخت.
و در مورد سند تحول می توان گفت علت انتزاعی نامیدن این سند از نگاه عده ای از صاحب نظران، نبود راهکار های عملی و یا عدم طراحی فرایند های آموزش مواد درسی و تربیتی می باشد. نکته قابل توجه اینجاست، که به نوعی می توان گفت که سند صرفاً تا به اینجا روی کاغذ مانده و ساحت عمل و اجرا وارد نشده است. و خلا طراحی و تدوین بعد عملیاتی و اجرایی عامل اصلی این موضوع می باشد و تا زمانی که بخش اجرایی این سند یا به نوعی زیر سند های اجرایی و پیوست هایی از نوع دستور العمل همراه با رویکرد مشخص برای معلمان و مدارس تهیه و تنظیم نشود، با وجود این که این سند در بخش اصول و اهداف غنی بوده ، همچنان دست نایافتنی و بلا استفاده می ماند.
در این راه و با نگاه کوتاه مدت تدوین برنامه درسی تربیت اخلاقی و تشکیل کارگروه های مجرب و همچنین استفاده از توان شوراهای عالی آموزش و پرورش و انقلاب فرهنگی و شورای تخصصی تحول و نوسازی نظام آموزشی جهت تصویب مصوبات لازم الاجرا بصورت گام به گام و با نگاه به سند تحول لازم می باشد.
اما بازهم لازم به ذکر است که کلید ایجاد تحول اساسی و پایدار در آموزش و پرورش در دستان دانشگاه فرهنگیان و آنچه او تربیت می کند است. نکته مهم اینجاست که چه در سند تحول و چه در کل ساختار تربیتی و اخلاقی سیستم بعد عملی محجور مانده و از قضا این بُعد مهم نیازمند الگو رفتاری و در دسترس می باشد، بنابراین انتظار از دانشگاه فرهنگیان بسیار و وظیفه ی او سنگین بوده و اتفاقا ظرفیت عظیمی جهت تربیت نیروی انسانی مورد نظر نیز دارد. همچنین باید گفت که نویسنده شاید بارز ترین راه برای بلد کردن مسئله اخلاق و اهتمام ویژه در مدارس به اخلاق را، بازگرداندن اخلاق به عنوان یک محتوای درسی و آموزشی مستقل می داند. آنهم نه به شکل ایجاد یک کتاب درسی با فرم یا قطری همچون دیگر عناوین درسی، بلکه به شکل ایجاد یک پیک یا مجله سالانه، به عنوان راهنمای همراه سرگرمی برای دانش آموزان تهیه و تنظیم شود. و صد البته که اهمیت و فوریت این موضوع ارزش چنین حرکت کوچکی جهت آشنایی و انس بیشتر دانش آموزان دوره ابتدایی و متوسطه اول را دارد.
در نتیجه تربیت اخلاقی که خود به نوعی هدف و از جهتی وسیله نیل به اهداف کلان تر می باشد در سیستم آموزشی کشور جای خالی ملموسی دارد. واقعیت اینجاست که نمی توان هویت جامعه را بدون اخلاق حفظ کرد و توسعه نیز بدون این عنصر بی معنا ست. سیستم آموزشی کشور نیز باید این نیاز جامعه را برای خود یک وظیفه بر زمین مانده بداند و فوراً، تمام قوای خود را بکار گیرد که در این برهه تاریخی دیگر جای غفلت و خطا در این موضوع نمانده است.
دنیا امیری
دانشجو معلم رشته ابتدایی، پردیس نسیبه
نکته؛
ضمن احترام به نویسندگان محترم؛ بخش یادداشت به نقد، بررسی و ارائه پیشنهاد و راهکار در حوزه مسائل تعلیم و تربیت می پردازد و لازم به تاکید است که دیدگاه های ارائه شده توسط نگارنده، طبیعتا نظرات شخصی بوده و دیدگاه های مطلق روابط عمومی به شمار نمی رود.