Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:



Chrome 76+ | Firefox 69+
یادداشت - زیباسازی محیط و فضای بصری در دانشگاه فرهنگیان

اهمیت تربیت زیبائی شناسی و نقش آن در کیفیت تربیت معلم

ان الله جمیل و یحب الجمال؛ خدا زیباست و زیبائی را دوست دارد

هدف خداوند از دینداری، ارسال رسل و انزال کتب ارتقاء منزلت انسان و کیفیت بخشی به زندگی انسان است. قرآن کریم می فرماید: « لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا » یعنی خداوند زندگی را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدامتان بهترین عمل را انجام می دهید قرآن نفرمود اکثر عملا بلکه برکیفیت تاکید کرد نه کمیت.

در این راستا اصل تربیت و تربیت معلم به عنوان یک امر کیفی تلقی می شود اما طبیعتا این امر کیفی محصول یک فرایندی است که ابزار ها و امور کمی و کیفی در آن نقش دارند و گاهی تشخیص مرز اینکه امر کیفی یا کمی هدف و یا ابزار قرار گیرد مشکل خواهد بود. در سیاستگذاری و برنامه ریزی های تربیت معلم کمتر به کیفیت پرداخته شده است، در اجرا، نظارت و ارزیابی ها معمولا به دنبال شاخص های کیفی تربیت نیستیم عموم  شاخص ها در ارزیابی ها کمی هستند و مدیران از ورود به شاخص های کیفی پرهیز می کنند، سازمان برنامه و بودجه و مسولان در حوزه  طرح و برنامه در دستگاهها تمایلی به گره زدن بودجه به کیفیت ها ندارند، غالب نماینده های مجلس شورای اسلامی در سوال و استیضاح وزرای آموزش و پرورش از کیفیت ها کمتر سخن می  گویند، از کمبود تعداد  معلم سوال می شود اما از کیفیت معلم سوال نمی شود. شورای عالی انقلاب فرهنگی در اساسنامه دانشگاه فرهنگیان یکی از الزامات تربیت معلم را وجه شبانه روزی آن می داند اما در نظام بودجه ریزی کشور برای آن جایگاهی قائل نیستند بنابراین در اینجا می توان با صدای رسا گفت برخی از آسیب ها و چالش ها در کشور به خصوص در تربیت منابع انسانی از همین رویکرد کمی نگر سرچشمه می گیرد. در این سال های اخیر آموزش و پرورش با سونامی کمیت معلم روبرو شده و سیاست تامین معلم، سیاست تربیت معلم را به حاشیه برده و کمبود امکانات دانشگاه مجالی را برای پرداختن به کیفیت تربیت باقی نگذاشته است و در این میان کسی ناله مهم ترین دانشگاه کشور را نمی شنود و یا به گوش ظاهر شنیده می شود اما در مقام عمل وقعی نهاده نمی شود.

 در ابعاد کیفیت در تربیت معلم گمشده ای به نام زیبائی شناسی وجود دارد که مهجور و کم رنگ است. افلاطون آموزش زیبایی‌شناختی را جزء لاینفک تربیت می‌دانست. شیلر می گوید که تحقق اهداف آموزشی فقط از طریق آموزش زیبایی شناختی امکان پذیر است و بر کارکردهای آموزشی زیبایی شناسی در هنر تأکید می کند، کارکردهایی که انسان را غنی می کند، او را پرورش می دهد و حس انسانیت واقعی را در او ایجاد می کند. هربارت به خطر یکجانبه‌گرایی عقلانی در آموزش اشاره می‌کند و معتقد است که هماهنگی و تعادل در یکپارچگی شخصی کودک از طریق فرهنگ زیبایی‌شناختی قابل حفظ است. اسپنسرمعتقد است که تاکید بیش از حد بر برنامه درسی علمی، توجه صرف به رشد مهارت های شناختی را به دنبال داشته است؛ بگونه ای که قلمرو زیبایی شناختی مورد غفلت یا حداقل مورد بی توجهی و بی مهری واقع شده است.

طبیعت، واقعیت اجتماعی و هنر همچنان مهم‌ترین ابزار آموزش زیبایی‌شناختی است که در قالب بازنمایی‌های بصری، حرکات، صداها، بیان کلامی و غیره بیان می‌شود. اما زیبایی شناسی طیف وسیعی از مفاهیم و ویژگی ها را در بر می گیرد. که به تبیین، توسعه و کاربرد آن نیازمندیم. لذا در اینجا به عرصه هنر وارد نمی شویم و از افقی بالاتر که همان زیبائی شناختی است بحث را ادامه می دهیم

اما زیبائی شناسی حاشیه نیست تا در متن جایگزین شود، زیبائی شناسی بخشی از متن نیست تا به حجم آن اضافه گردد، زیبائی شناسی فرع نیست تا ضمیمه شود، زیبائی شناسی فرهنگ نیست تا پیوست فرهنگی شود، زیبائی شناسی صرفا تقارن و تناسب نیست تا مورد توصیه ریاضی دانان قرار گیرد، زیبائی شناسی صرفا در جلوه های مادی ظهور نمی کند تا مانند هنرمندان به دنبال فرم و صورت یا تزیین و رنگ باشیم.

پس زیبائی شناسی چیست؟

زیبائی شناسی بخشی از فلسفه و همچنین نگاه خالق هستی است که طبیعتا ما را با دنیائی معقول، مستدل، همه جانبه نگر، بینش عمیق، منعطف، زندگی پاک و آرامش بخش دعوت می کند.

بیش از بیست تعریف مهم برای زیبائی شناسی شده است و اگر بخواهیم این تعاریف را خلاصه نمائیم چند شاخص کلیدی از آن استخراج می شود که همه آنها بر کیفیت تربیت دلالت دارد و عبارتند از: هدف مندی، هماهنگی، نظم بخشی، پویائی، تناسب، تقارن، تعادل، تکامل، توازن، تنوع، تشابه، تضاد و... که گاهی با حضور یک و یا چند شاخص، زیبائی محسوس یا زیبائی معقول به صورت نسبی شکل می گیرد. اما در این موقعیت فقط به سه تعریف مهم اشاره می کنم

افلاطون زیبائی را هماهنگی جزء با کل می داند و علامه طباطبائی هماهنگی هر چیزی را با هدف و فلسفه وجودی آن دانسته اند. و همچنین گفته شده که زیبائی یعنی عدالت به این معنا که هر چیزی سر جای خودش قرار گیرد. اگر قرآن گناه را قبح و زشتی می داند چون انسان بر خلاف اهداف وجودی خود حرکت می کند و چون خلاف هدفی قدم برداشته که خالق او برای سعادتش هدف گذاری کرده است.

شایسته است در تربیت معلم به گونه ای برنامه ریزی شود تا زیبائی شناختی محقق و هر نومعلم به سه مرحله سواد زیبائی شناسی یعنی درک، نقد و خلق اثر نائل گردد به عنوان مثال معلمی که خروجی این تربیت معلم زیباشناسانه است هم قدرت تشخیص یک کلام زیباشناسانه دارد و هم قدرت تحلیل و بررسی آن و هم می تواند هم عرض آن بیان دیگری را نوآورانه خلق نماید. چنانکه ابن عربی در فتوحات یکی از شاخص های انسانیت را ادراک زیبائی می داند و از نظر فارابی هر چه ادراک زیبائی بشر اوج بگیرد و زیبائی خواهی او بیشتر گردد به درجات او افزوده می شود.

زیبایی را می توان در اطراف ما پیدا کرد، اگرچه خود را به ما تحمیل نمی کند، اما هرتوجهی نیاز به سطح خاصی از توسعه این توانایی دارد. اگر توانایی فرد در توجه به اشیاء و فرم ها توسعه نیافته باشد، قادر به تشخیص اشکال خاص نیست. همچنین توانایی تجربه زیبایی شناختی دانشجو معلمان نیز باید توسعه و پرورش یابد و این نیاز به برنامه ریزی سیستمی و قرار گرفتن در موقعیت های خلاق دارد. و در مرحله پایانی داشتن توانمندی قضاوت یا ارزیابی کیفیات زیبایی‌شناختی است که معیارها و شاخص های ارزیابی را می‌طلبد. برای اینکه زیبایی ارزش واقعی خود را آشکار کند، باید با خصوصیات و زبان آن آشنا باشیم. معلم باید بر انواع دانش، توانایی‌ها و معیارهای ارزشیابی تسلط داشته باشد که به دانش آموزان کمک کند تا زیبا را از نازیبا و از نظر زیبایی ‌شناختی ارزشمند را از غیر ارزشمند تشخیص دهد.

سه رویکرد در تربیت زیبائی شناسی مطرح می باشد: رویکرد اول ذهنی (ابژکتیو) است یعنی منشاء زیبائی در ذهن ناظر  است و رویکرد دوم عینی (سوبژکتیو) است یعنی منشاء زیبائی در منظر قرار دارد و رویکرد سوم منشاء زیبائی را در وحدت عین و ذهن و یا در تعامل عین و ذهن می بیند. اما در هر حال دروازه ورودی زیبائی شناسی ذهن است که باید تربیت شود. معلم باید دارای ذهن و نگاه زیبا شناسانه شود و چون در ماه محرم هستیم شاید مناسب باشد که جمله زیبای حضرت زینب (س) که فرمودند: "ما رایت الا جمیلا" در صحنه کربلا من چیزی جز زیبائی ندیدم، را در اینجا اشاره کنم و تفسیرش نیز همین نگاه زیباشناسانه است که از ذهن زیبای بانوی کربلا سرچشمه گرفته. پس بالاترین زیبائی تلاش و جنگیدن امام حسین و اصحابش در کربلاست چون تلاش در مسیر هدف است و شهادت آنها مانند پیوستن قطره به دریاست و فانی شدن کثرت ها در وحدت است. و این بالاترین جلوه زیبائی است و به تعبیر دیگر حضرت زینب (س) بیان می کند که من در اردوگاه امام حسین(ع نقصی ندیدم و همه چیز را سرجای خودش دیدم، کوتاهی ندیدم تا نامش را زشتی بگذارم. پس از دست دادن جان اگر در مسیر جانان باشد نامش شهادت و زیباست و اگر در مسیر خلاف خالق هستی باشد زشتی است و در مقابل هم اگر جان ستاندن در راه حق باشد و به اذن او باشد این دفاع و جهاد و زیبائی است. باید دید از چه زاویه نگاه می کنید. و متاسفانه در منابر و مداحی ها برای حضرت و اهل بیت (ع) بیشتر زشتی های جبهه باطل را ترسیم می کنیم نه زیبائی های جبهه حق و این نقص ترییتی جامعه ماست. بیشتر، از جنایات خبیثان و زشتی ها و پلشتی ها می گوئیم نه از زیبائی ها! آنقدر که از عمل  زشت شمر و یزید می گوئیم از عمل زیبای ایثار، عرفان، معرفت، انسان شناسی، جامعه شناسی و مدیریت زیبای امام حسین (ع) نمی گوئیم.

بنابراین از رسالت دستگاه تربیت معلم است که باید برای توسعه زیبائی شناسی برنامه ریزی کند. و به صورت جدی ابعاد سواد زیبائی شناختی را در شاخص های سند معماری کلان برنامه درسی تربیت معلم بگنجاند، در سرفصل های دروس تربیت اسلامی پیش بینی نماید و به دروس موضوعی نیز تسری دهد. همچنین برای فضای کالبدی آموزشی و رفاهی دانشگاه شاخص زیبائی شناسی تعریف کند و حتی در جذب استاد و کارمند دانشگاه شاخص زیبائی شناسی لحاظ گردد و هرساله این شاخص ها ارزیابی شود همچنین تدبیر نماید تا برنامه های عملیاتی سالانه دارای پیوست زیباشناسانه باشد و در سنجش عملکرد مدیریتی نیز لحاظ گردد تا شاهد رشد کیفی تربیت معلم باشیم.

در پایان بر چند گزاره تاکید می کنم که معلم زیبائی شناس می تواند جامعه را امیدوار نماید و نسلی را بسازد که نگاه زیبائی شناسانه داشته باشد؛ نسلی که همواره با خالقش در ارتباط باشد، دارای تفکر انتقادی و اهل محاسبه باشد، دارای ذهنی منظم و واقع بین باشد، و تعاملش با دیگران بهتر و رشد و پیشرفتش بیشتر تا در نتیجه از آرامش بیشتری برخوردار شود. چنانکه امام علی (ع) می فرماید: عَوِّدْ نَفْسَکَ الْجَمیلَ فَبِاعْتیادِکَ اِیّاهُ یَعودُ لَذیذا؛ خودت را به کارهاى زیبا عادت بده که اگر به آنها عادت کنى، برایت لذت بخش مى شوند.

زیبائی شناسی لباس جامعی است که باید بر تن و روح تربیت معلم پوشانده شود تا این تن و روح ممزوج، مبارک و زیبا گردد. تربیت معلمی که فرم و معنایش هماهنگ نباشد تربیت معلم مطلوب و زیبائی نیست؛ تربیت معلمی که ساز و کوکش تنظیم نباشد و یا تار و پودش همنوا نباشد تربیت معلم منظوم و زیبائی نیست. تربیت معلمی که بین سیاست و برنامه اش انعطافی نیست و یا بین آموزش و مهارت آن تناسبی نیست تربیت معلم پویا و زیبائی نیست!

تربیت معلمی که مدام اصول و فروعش جابجا شود، خلق و نوآوری اش کاسته شود و از تجربیات جهانی بی بهره شود، تربیت معلم تراز و زیبائی نیست! تربیت معلمی که صورت و سیرت همراهی ندارد و یا بین نظر و عملش هماهنگ نیست، تربیت معلم صادق و زیبائی نیست!

 

عین اله عابدی

یازدهم مرداد ماه 1403