ضرورت تحول در روش های یاددهی و یادگیری در دانشگاه فرهنگیان
نظام آموزش عالی در ایران همواره با چالش های متعددی روبرو بوده است. یکی از این چالش ها، موضوع روش های یاددهی و یادگیری در دانشگاه ها می باشد. در این میان، دانشگاه فرهنگیان به عنوان مهم ترین نهاد تربیت معلم در کشور، همواره در کانون توجه قرار داشته است. این دانشگاه با رسالت تربیت معلمان آینده کشور، نقش راهبردی در نظام آموزشی ایران ایفا می کند.
با این حال، به نظر می رسد روش های یاددهی و یادگیری در این دانشگاه نیازمند بازنگری و تحول اساسی است. یکی از مهم ترین چالش های دانشگاه فرهنگیان در زمینه روش های یاددهی و یادگیری، غلبه رویکرد سنتی و انتقال محور به آموزش است. در این رویکرد، نقش دانشجو به صورت منفعل و دریافت کننده اطلاعات از استاد تعریف می شود. به عبارت دیگر، دانشجویان صرفاً به عنوان گیرندگان اطلاعات و استادان به عنوان منبع اصلی انتقال دانش در نظر گرفته می شوند. این رویکرد نه تنها باعث کاهش انگیزه و مشارکت دانشجویان در فرآیند یادگیری می شود، بلکه آنان را از کسب مهارت های لازم برای تدریس مؤثر در مدارس دور نگه می دارد. به عنوان معلمان آینده، دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان نیاز دارند که در طول دوره تحصیل خود، مهارت های فعال سازی دانش آموزان، ارزشیابی تکوینی و استفاده از روش های نوین تدریس را فرا بگیرند.
عدم توجه کافی به نیازها و ویژگی های یادگیرندگان نیز از دیگر چالش های این دانشگاه است. به عبارت دیگر، بسیاری از اساتید دانشگاه فرهنگیان بدون در نظر گرفتن تفاوت های فردی و سبک های یادگیری دانشجویان، به ارائه محتوای درسی خود می پردازند. این امر به کاهش مشارکت و درگیری دانشجویان در فرآیند یادگیری منجر می شود.
همچنین، کمبود استفاده از فناوری های نوین آموزشی در دانشگاه فرهنگیان یکی دیگر از چالش های موجود است. با وجود پیشرفت های چشمگیر در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، این دانشگاه هنوز از ظرفیت های بالقوه این ابزارها برای افزایش کیفیت یاددهی و یادگیری بهره مند نشده است. با توجه به چالش های مطرح شده، ضرورت تحول در روش های یاددهی و یادگیری در دانشگاه فرهنگیان امری اجتناب ناپذیر است. این تحول می تواند در چندین جنبه صورت گیرد. یکی از مهمترین ضرورتهای تحول در روشهای یاددهی و یادگیری در دانشگاه فرهنگیان، تغییر نقش معلم از صرف ارائهدهنده اطلاعات به راهنما و تسهیلکننده فرایند یادگیری است. در حال حاضر، اغلب اساتید این دانشگاه به شیوههای سخنرانی و ارائه محتوا متکی هستند که موجب انفعال و منفعل ماندن دانشجومعلمان میشود. در مقابل، رویکردهای یاددهی و یادگیری مشارکتی و تعاملی که نقش اساتید را به عنوان راهنما و تسهیلکننده فرایند یادگیری تعریف میکنند، میتوانند به ایجاد محیطی فعال و مشارکتی در کلاس درس منجر شوند. در این رویکردها، دانشجومعلمان به طور فعال در فرایند یادگیری درگیر میشوند و مسئولیت یادگیری خود را به عهده میگیرند. رویکرد غالب در دانشگاه فرهنگیان، بر انتقال محتوای نظری و آموزشهای کلاسی متمرکز است. در حالی که توسعه مهارتهای عملی و کاربردی، که برای اثربخشی معلمان در کلاس درس ضروری است، در این دانشگاه مورد غفلت واقع شده است. بنابراین، ضروری است که در کنار آموزشهای نظری، بر مهارتهای عملی و کاربردی معلمان نیز تأکید شود. این امر میتواند از طریق افزایش تجربههای میدانی و کارورزیهای عملی دانشجومعلمان در مدارس محقق شود. در حال حاضر، رویکرد آموزشی در دانشگاه فرهنگیان، بیشتر بر حفظ و باز تولید اطلاعات تمرکز دارد تا بر پرورش مهارتهای تفکر انتقادی و حل مسئله. این در حالی است که این مهارتها برای معلمان آینده بسیار حیاتی هستند؛ زیرا آنها باید بتوانند به طور خلاقانه با چالشهای کلاس درس مواجه شده و راهحلهای نوآورانه ارائه دهند. بنابراین، ضرورت دارد که در روشهای یاددهی و یادگیری دانشگاه فرهنگیان، بر پرورش مهارتهای تفکر انتقادی، حل مسئله و خلاقیت در دانشجومعلمان تأکید شود.
یکی دیگر از ضرورتهای تحول در روشهای یاددهی و یادگیری در دانشگاه فرهنگیان، ایجاد انگیزه و پرورش نگرش مثبت در دانشجومعلمان نسبت به مقوله آموزش است. متأسفانه، در حال حاضر برخی از دانشجویان این دانشگاه، نگرش مثبتی به شغل معلمی ندارند و صرفاً به دلیل محدودیت های شغلی یا تحصیلی، به این رشته روی آوردهاند. بنابراین، ضروری است که در روشهای یاددهی و یادگیری دانشگاه فرهنگیان، به ایجاد انگیزه و پرورش نگرش مثبت در دانشجومعلمان نسبت به این حرفه توجه ویژهای صورت گیرد. برای تحقق این تحول در روش های یاددهی و یادگیری در دانشگاه فرهنگیان ضروری است که اساتید دانشگاه فرهنگیان، آموزشهای لازم در زمینه رویکردهای نوین یاددهی و یادگیری را دریافت کنند. این آموزشها باید بر شیوههای تدریس فعال، تعاملی و مشارکتی تأکید داشته باشد تا اساتید بتوانند نقش خود را از صرف ارائهدهنده اطلاعات به راهنما و تسهیلکننده یادگیری تغییر دهند و برای تقویت مهارتهای عملی و کاربردی دانشجومعلمان، تجربههای میدانی و کارورزیهای عملی آنها در مدارس افزایش یابد. این امر میتواند از طریق افزایش ساعات کارورزی در برنامه درسی، برقراری ارتباط نزدیکتر با مدارس برای ایجاد فرصتهای کاربردی و تدوین برنامههای آموزشی مبتنی بر نیازهای واقعی مدارس محقق شود.
همچنین برای تقویت مهارتهای تفکر انتقادی و حل مسئله در دانشجومعلمان، باید از روشهای تدریس مبتنی بر حل مسئله، پروژهمحور و پژوهشمحور بهره گرفته شود. همچنین، اختصاص بخشهایی از برنامهریزی درسی به بحث و تبادل نظر در مورد مسائل واقعی آموزش و پرورش میتواند در این زمینه مؤثر باشد و در نهایت برای ایجاد انگیزه و پرورش نگرش مثبت در دانشجومعلمان، میتوان به برگزاری کارگاههای آموزشی در زمینه اهمیت حرفه معلمی در دنیای امروز با بکارگیری فناوری های نوین و شیوه حل مسئله اقدام نمود. بر این اساس تحول در روشهای یاددهی و یادگیری در دانشگاه فرهنگیان، یک ضرورت اجتنابناپذیر است. با توجه به نیازهای روز آموزش و پرورش و اهمیت تربیت معلمان خلاق و کارآمد، باید به آموزش اساتید، افزایش تجربههای میدانی، پرورش مهارتهای تفکر انتقادی و ایجاد انگیزه در دانشجومعلمان توجه بیشتری شود و پیشنهاد میشود که مسئولین و برنامهریزان آموزشی در دانشگاه فرهنگیان، اقداماتی فوق الذکر را در اولویت قرار دهند و با اجرای آنها، به ارتقای کیفیت آموزش معلمان و در نتیجه بهبود نظام آموزشی کشور کمک کنند. تحول در روشهای یاددهی و یادگیری، نه تنها به کیفیت آموزش در دانشگاه فرهنگیان کمک میکند بلکه به طور کلی به نظام آموزشی کشور جهتدهی کرده و منجر به تربیت نسل آیندهای آگاه و توانمند خواهد شد.
مژگان سلیمانی آقچای
دکترای آموزش زبان انگلیسی
عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان، پردیس نسیبه، مرکز آموزش عالی شهید باهنر
نکته؛
ضمن احترام به نویسندگان محترم؛ بخش یادداشت به نقد، بررسی و ارائه پیشنهاد و راهکار در حوزه مسائل تعلیم و تربیت می پردازد و لازم به تاکید است که دیدگاه های ارائه شده توسط نگارنده، طبیعتا نظرات شخصی بوده و دیدگاه های مطلق روابط عمومی به شمار نمی رود.