چرا در اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در نقطه مطلوبی قرار نداریم؟
در نظام آموزشی، تحولات و اصلاحات به صورت پیوسته انجام می گیرد. خصوصاً در شرایط موجود ایران و جهان، اقدامات در زمینه تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش کشور ضروری و اجتناب ناپذیر است که باید سریعتر دست به این اقدامات زد. چشم پوشی از این امور تربیت و تولید سرمایه انسانی و اجتماعی را با آسیبهای جدی روبرو می سازد و همچنین امر تربیتی جوانان را که باید هم تراز با جمهوری اسلامی ایران قرار گیرند با خطر مواجه می کند. با تأکیدات فراوان از سوی مسئولین عالی مرتبه نظام جمهوری اسلامی ایران خصوصا مقام معظم رهبری(مدظله العالی) و با تلاشهای بسیاری که فلسفه تعلیم و تربیت عمومی در جمهوری اسلامی در جهت ارائه طرحی راهبردی و ایجاد تحول در ساختار نظام تعلیم و تربیتی صورت گرفت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش تدوین شد. در تدوین سند تحول از اسناد بالادستی و ارزشهای بنیادین آنها الهام گرفته شده است و اهداف تعلیم و تربیتی این سند در افق 1404می باشد. اهمیت تحولات بنیادین در امر خط مشی های آموزشی کشور را می توان از تأکیدات فراوانی که مقام رهبری(مدظله العالی) جهت تدوین این سند و نیز وظایفی که نخبگان فکری کشور در تمامی حوزه ها از جمله دانشگاهها برای مدیریت این تحول ریشه ای بر عهده گرفته اند دانست.
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، در تاریخ 1390/09/07با اهدافی از قبیل حل مشکلات و مسائل نظام آموزشی کشور توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی که از آن می توان به عنوان عالی ترین مرجع سیاستگذاری فرهنگی کشور نام برد به تصویب رسید و جهت اجرایی شدن به آموزش و پرورش ابلاغ گشت. سند تحول، تعیین کننده مسیر و راهنمای حرکت سیستم آموزش و پرورش کشور است. کارایی این سند باید به گونه ای باشد تا بتواند راه ورود و نفوذ مواردی مثل سند 2030 را در آموزش و پرورش کشور سد نماید. در واقع این سند باید با ورود تفکرات مغایر با ارزشها و اخلاق و هنجارهای جامعه در بخش آموزش و پرورش کشور مقابله کند. با توجه به اینکه کشور ما در حال حاضر در ابتدای راه توسعه قرار دارد و گاهی اوقات مدیران و متصدیان اجرایی برای اجرای صحیح اسناد کلان تجربه کافی را ندارند و ممکن است دچار انحراف و خطا گردند لذا امور اجرایی باید به طور منظم و مرتب مورد نظارت پی در پی قرار گیرند. بدین ترتیب، در زمینه اجرای خط مشی می توان از نظریه های اجرا به عنوان سنگ محک برای سنجیدن کیفیت اجرا در واقعیت استفاده کرد و با توجه با شاخص های ارائه شده در این نظریه ها و با مشورت و کمک گرفتن از نخبگان و صاحبنظران از انحراف در اجرا جلوگیری کرد تا اهداف به شکل مؤثر و کارا تحقق یابند. با توجه به موارد ذکرشده باید توجه ویژه ای به اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش داشت؛ زیرا این بی تجربگی در اجرا ممکن است باعث غفلت مجریان از اجرای درست و یا به هنگام سند شود. از طرف دیگر شتابزدگی و یا تعلل کردن در اجرا، طرز نگرش مدیران و بی توجهی بعضی از آنها در اجرای تغییرات و همچنین مقاومت در برابر تغییر می تواند بر اجرا سند تأثیرگذار باشد. لذا با توجه به اهمیت اجرای این سند در آموزش و پرورش و با گذشت چند سال از ابلاغ آن، این سوال شکل می گیرد که چرا ما در اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در نقطه مطلوبی قرار نداریم؟
در این ارتباط نقش سازمان های مجری، نظام تدوین خط مشی گذاری، مجریان خط مشی، ماهیت خط مشی، در شکست اجرای سند تحول تأثیرگذار بوده است. نخبگان آموزشی کشور نیز به شکل متفق القولی به شکست این سند در اجرا اذعان داشته و در وصف آن از عباراتی از قبیل اقدامات بی اثر، اجرای ناقص، عدم تحول آفرینی، تنزل وضعیت آموزشی کشور و هزینه های بی ثمر برای اجرای سند استفاده نموده اند.
تحقق اهداف کلان، راهبردها، هدفهای عملیاتی و راهکارهای 131 گانه سند تحول بنیادین نیازمند نظام مدیریتی کارآمد، اثربخش و هوشمند و مدیران توانمند، خلاق و فعال است. تحول بنیادین، فرایندی پویا و پیچیده است که به کار جمعی و گروهی و مدیریت هوشمندانه و مدبرانه نیاز دارد و بدون تحول در مبانی نظری، باورها، رویکردها، رفتارها و روندها و فرایندها، هیچ تغییری اتفاق نخواهد افتاد. برای انجام این مهم باید بتوان با ایجاد عزم ملی و جلب همراهی همگانی، نسبت به ارتقاء مسئولیت پذیری ارکان سهیم و مؤثر در فرایند تعلیم و تربیت، بسیج امکانات و منابع، طراحی و استقرار زیرساختها و نظام های ذی ربط، استفاده بهینه از فرصتها و قوتها و کنترل تهدیدها و محدودیتها اهتمام ورزید و این همه، نیازمند مدیریت کارآمد و اثربخش و تحول آفرین است. سازمانها محصول شیوه های تفکر و عمل اعضای خود هستند. بنابراین اگر بخواهیم سازمانی تغییر کند یا به شیوهای بهتر عمل کند، باید به افراد فرصت کافی بدهیم تا شیوه فکر و عمل خود را تغییر بدهند اگر شیوه تفکرمان را تغییر ندهیم، تمامی راههای جدید به همان نتایج کم اثر پیشین منجر می شوند.
با توجه به اینکه آموزش و پرورش مسئولیت بالایی در فرهنگ سازی کشور دارد نباید جایی برای آزمون و خطا قرار گیرد. به جای سند نویسی مجدد در آموزش و پرورش پیشنهاد می شود اسناد موجود نظیر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در ابتدا اجرایی شود و بعد به بحث سند نویسی بپردازیم که اجرای اسناد در آموزش و پرورش نیازمند داشتن انگیزه کارکنان و مجریان است. جهت ارتقای انگیزه آنان باید تشویق هایی از قبیل افزایش حقوق و مزایا و ارتقای جایگاه شغلی در نظر گرفته شود؛ همچنین اجرایی شدن اسناد موجود در آموزش و پرورش از قبیل سند تحول بنیادین نیازمند درک و قبول مجریان و معلمان می باشد. جهت ارتقای درک و باورپذیری بهتر است کلاسها و آموزش هایی برای آنان در نظر گرفته شود. جهت پذیرش اسناد در آموزش و پرورش بهتر است بستر لازم برای کاهش مقاومت در برابر اجرا و تسهیل پذیرش از سوی مجریان و معلمان در نظر گرفته شود و اجرا زمانی اثربخش است که از ابتدا اهداف به درستی شناسایی شده باشند و سپس راه رسیدن به آن مشخص گردد. در زمینه آموزش و پرورش به علت حساسیت و گستردگی آن اسناد تنظیمی در ابتدا باید با اهداف روشن و و خارج از ایده آل طلبی مطرح و راه رسیدن به آنها مشخص گردد.
به طور کلی، سند تحول بنیادین آموزش پرورش با اتکا به آموزه های قرآن، اسناد بالادستی چون سند چشم انداز بیست ساله افق 1404هجری شمسی، نقشه جامع علمی کشور و مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام در شورای عالی آموزش پرورش به تصویب رسید. این سند از هشت فصل تشکیل شده که عبارت است از: فصل اول؛ بیانیه ارزشها، فصل دوم؛ بیانیه مأموریت، فصل سوم؛ چشمانداز، فصل چهارم؛ هدفهای کلان (8هدف)، فصل پنجم؛ راهبردهای کلان (15راهبرد)، فصل ششم؛ هدفهای عملیاتی و راهکارها (23هدف به همراه راهکارها) فصل هفتم؛ چارچوب نهادی و نظام اجرایی تحول بنیادین آموزش پرورش بر اساس سند تحول بنیادین، هست. آموزش و پرورش باید در پایان دوره به اهداف تعیین شده در سند دست می یافت. اما موانع و چالشهای پیش رو، سبب عدم اجرا و یا اجرای ناقص این سند شد. چالشها وضعیتی جدید و عینی هستند که با فراگیری خود، به جامعه هجوم می آورند. گاه می توان تهدیدهای بالقوه را به فرصتهای بالفعل تبدیل ساخت و از چالشهای ناخواسته، بستری برای پویایی و رشد فراهم آورد. گرچه چالشها موجب بیم می شوند، ولی همین بیم ها عوامل برانگیزندهای برای دستیابی به راهبردهای نویدبخش خواهند بود. به امید روزی که شاهد تحقق اهداف سند تحول بنیادین در سیستم تعلیم و تربیت باشیم.
شیدا اچرش
دکتری مدیریت آموزشی دانشگاه شهید چمران اهواز
مدرس دانشگاه فرهنگیان اهواز
نکته؛
ضمن احترام به نویسندگان محترم؛ بخش یادداشت به نقد، بررسی و ارائه پیشنهاد و راهکار در حوزه مسائل تعلیم و تربیت می پردازد و لازم به تاکید است که دیدگاه های ارائه شده توسط نگارنده، طبیعتا نظرات شخصی بوده و دیدگاه های مطلق روابط عمومی به شمار نمی رود.