Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:



Chrome 76+ | Firefox 69+

انقلاب اسلامی؛ مردم سالاری دینی، عدالت اجتماعی

در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران و ایام‌الله دهه فجر، فرصتی فراهم شده است تا به بررسی ابعاد گوناگون این تحول شگرف تاریخی پرداخته و جایگاه جمهوری اسلامی ایران را در مردم سالاری دینی و عدالت اجتماعی تحلیل کنیم. امروزه مردم سالاری دینی در نظام جمهوری اسلامی حرف نو و جدیدی است که توجه بسیاری از ملت ها، شخصیت ها و روشنفکران عالم را به سوی خود جلب کرده است و یکی از مباحث داغ فلسفه سیاسی و حقوق در عصر حاضر است. مردم‌سالاری دینی به معنی این است که اداره و کنترل جامعه، در حوزه سیاسی توسط نمایندگان مردم، مطابق با ارزش‌های دینی و مذهبی صورت می‌گیرد. هدف مردم‌سالاری دینی حفظ و ارتقاء ارزش‌های دینی با توجه به قوانین مدون شده به شکل امروزی است. در حقیقت مردم سالاری دینی اصطلاح تازه ای در گفتمان سیاسی دنیاست که در بستر مبانی سیاسی اسلام و متأثر از آموزه های نبوی و علوی روییده است. مردم سالاری عبارت است از این که تشکل نظام به وسیله اراده و رأی مردم صورت بگیرد؛ و در قبال انتخابی که مردم انجام می دهند وظایف جدی و حقیقی مسئولان شروع خواهد شد.

در واقع مردم سالاری دینی ناظر به مدلی از حکومت است که بر مشروعیت الهی و مقبولیت مردم استوار بوده و حاکم در چارچوب مقررات الهی، حق مداری، خدمت محوری و ایجاد بستری برای رشد و تعالی مادی و معنوی ایفای نقش می کند. لذا در نظام مردم سالاری دینی، نظام سیاسی بر دو رکن الهی و انسانی استوار است و این نظام با در نظر داشتن اصول اعتقادی اسلام، رابطه مردم و حکومت را تبیین می کند.

امام خمینی (ره) در نخستین مصاحبه اش در پاسخ به این پرسش که چه نوع حکومتی را جایگزین سلطنت حاکم در ایران خواهد کرد، سخن از جمهوری اسلامی می زدند. جمهوری اسلامی به این معنا است که؛ ضمن احترام کامل و لازم به آرا و جایگاه مردم در ساختار و ساختن نظام حکومتی، محتوایی حکومت دینی و بر اساس قوانین و قواعد شرعی و دینی باشد.

در بینش سیاسی امام خمینی(ره) شکل ژریم ها مهم نیست و آنچه مهم است محتوایی آن می باشد و از همین جهت جمهوری اسلامی را مطرح ساختند و اظهار داشتند: قبل از هر چیز ما به محتوای اجتماعی رژیم سیاسی آینده خود دل بسته‌ایم و به معنای واقعی کلمه، انقلاب امام خمینی‌(ره) مردم را سرکار آورد.

از سویی مردم سالاری با ولایت فقیه پیوند مضاعف دارد. از این منظر ولایت فقیه به منزله یک نهاد یا سیستم می باشد و جا دارد ولایت فقیه از جنبه فردی به جنبه نهادی و سیستمی ارتقاء پیدا کند تا از این طریق قادر به اثربخش تر کردن خود باشد و همچنین ولایت فقیه فراتر از بیت یا دفتر، نیازمند یک سازمان برای انجام وظایف خود می باشد و به نظر می رسد اگر سلول بنیادی مردم سالاری دینی، دستگاه فقه و ولایت فقیه باشد، با توجه به رسالت اصلی دین و نیز بنیادی ترین ارزش در اندیشه اسلامی، از بین حلقات گوناگون زنجیره نظام‌ مردم سالاری دینی، “عدالت” حیاتی ترین حلقه از حلقات زنجیره ولایت فقیه می باشد.

از نگاه رهبر انقلاب؛ عدالت باید گفتمان حاضر در صحنه مردم و مسئولان و به خصوص نسل‌های تازه باشد. در واقع عدالت باید همیشه نصب العین جامعه باشد و مورد مطالبه و درخواست عمومی قرار گیرد تا محقق شود. باید جریانی در اثر این گفتمان سازی شکل گیرد که مردم آگاهانه طلب حق کنند و در اثر شکل گیری این جریان عمومی، مبنایی برای تلاش به منظور تحقق عدالت، شکل گیرد. آنچه مورد نظر رهبر انقلاب است، تحقق عدالت حداکثری است.

انقلاب اسلامی؛ الگوی جهانی عدالت، مقاومت و نماد عدالت، استقلال و قدرت در عرصه بین‌الملل است و با تأکید بر عدالت، کرامت انسانی و برابری، همواره به دنبال تحقق حقوق بشر واقعی بوده است. این رویکرد، جمهوری اسلامی ایران را به‌عنوان یک الگوی عملی و واقعی در حمایت از حقوق بشر معرفی کرده است و برخلاف رویکردهای ابزاری و دوگانه قدرت‌های غربی، ایران، با تأکید بر آموزه‌های اسلامی، همواره بر حمایت از مظلومان و مبارزه با ظالمان تأکید کرده است. این نگاه، جمهوری اسلامی ایران را به‌عنوان یک مطالبه‌گر عدالت و حقوق بشر واقعی در سطح بین‌المللی مطرح کرده است.

انقلاب اسلامی ایران، پس از گذشت بیش از چهار دهه، همچنان به‌عنوان نماد عدالت‌خواهی، حمایت از مستضعفان و مبارزه با ظلم در جهان شناخته می‌شود. این انقلاب، با تکیه بر آموزه‌های اسلامی و حمایت مردمی، توانسته است الگویی از مقاومت، استقلال و پیشرفت را به جهان ارائه دهد. جمهوری اسلامی ایران، با ایستادگی در برابر نظام سلطه بین‌المللی و حمایت از ملت‌های مظلوم، نشان داده است که حقوق بشر واقعی، تنها در سایه عدالت و کرامت انسانی محقق می‌شود. این انقلاب، نه تنها برای ملت ایران، بلکه برای تمامی ملت‌های تحت ستم، الگویی از امید، مقاومت و پیروزی است.

 

دانشگاه فرهنگیان بعنوان یک دانشگاه ماموریت گرا و استراتژیک در بحث تعلیم و تربیت با محقق ساختن اسناد بالادستی بالاخص سند تحول بنیادین که برگرفته از آرمان های امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله العالی) است با تربیت نیروهای تراز جمهوری اسلامی به تحقق مردم سالاری دینی و عدالت اجتماعی نقش برجسته  و کلیدی خواهد داشت.

 

فاطمه علوی اصیل

دکتری روانشناسی

 پژوهشگر، اهل قلم و مدرس دانشگاه فرهنگیان

 

نکته؛

ضمن احترام به نویسندگان محترم؛ بخش یادداشت به نقد، بررسی و ارائه پیشنهاد و راهکار در حوزه مسائل تعلیم و تربیت می پردازد و لازم به تاکید است که دیدگاه های ارائه شده توسط نگارنده، طبیعتا نظرات شخصی بوده و دیدگاه های مطلق روابط عمومی به شمار نمی رود.