Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:



Chrome 76+ | Firefox 69+
دکتر ساکی، معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار اداره کل روابط عمومی و امور بین الملل دانشگاه فرهنگیان:

تحصیل در دوران تربیت معلم، جزء دوران خوش زندگی من بوده است که همواره به آن افتخار و خاطرات خوب آن دوران را در ذهن خود مرور می کنم.

     برگزاری دومین همایش سراسری معاونان آموزشی، پژوهشی پردیس ها و مراکز آموزش عالی دانشگاه فرهنگیان در هفته آینده، روزهای نهم و دهم شهریور ماه در اردبیل؛ همچنین پرسش های متداول و نظرات متعدد مخاطبان پورتال سازمان مرکزی این دانشگاه، ما را بر آن داشت تا در گفتگویی صمیمی با دکتر رضا ساکی، معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاه فرهنگیان، ضمن آشنایی با دیدگاه های وی پیرامون موضوعات مختلف، پاسخ پرسش های گوناگون شما عزیزان در حوزه ی مسائل آموزشی و تحصیلات تکمیلی را تقدیم حضورتان نماییم.

     اداره کل رواط عمومی و امور بین الملل دانشگاه فرهنگیان، همواره آماده ی دریافت نظرات، پیشنهادات، انتقادات و پرسش های مخاطبان عزیز در خصوص موضوعات مربوط به حوزهای ریاست، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه فرهنگیان، معاونت های هماهنگی، آموزشی، پژوهشی، فرهنگی، دانشجویی، توسعه مدیریت و منابع؛ همچنین بازتاب پاسخ ها و نظرات آنان به شما می باشد. در ادامه، توجه شما را به مشروح گفتگو و متن پرسش ها و پاسخ های این مصاحبه ی خبری، جلب می نماید:

 

 <جناب دکتر، با سلام و سپاس از حضورتان در این گفتگوی صمیمی، به عنوان اولین پرسش، دانشگاه فرهنگیان برای نیل به اهداف خود، چه گام هایی را باید بردارد و نقش معاونت آموزشی و تحصیلات تکمیلی در این میان، چیست؟

 =ضمن تشکر از جنابعالی که چنین فرصتی را برای بیان دیدگاه معاونت آموزشی فراهم نموده اید، بنده در جلسه معارفه خود نیز عرض نمودم، دانشگاه برای رشد و تعالی، سه مرحله اساسی را فرا روی خود دارد:

 اول؛ مرحله استقرار است که در آن تمهید زیر ساخت های مناسب انسانی، ساختاری – اداری، قانونی و فضا و تجهیزات و در اولویت اقدام قرار می گیرد. تمهید این زیرساخت ها از دشوارترین گام ها برای نیل به توسعه دانشگاه است. در این زمینه، خوشبختانه اقدامات خوبی انجام گرفته که باید با جدیت بیشتری نیز تداوم یابند.

مرحله دوم، تثبیت دانشگاه در نظام آموزش عالی کشور است. در این مرحله، دانشگاه فرهنگیان، به عنوان یک دانشگاه، جایگاه حقوقی و ساختاری خود را باز یافته و از تکانه های راه اندازی و استقرار، رهایی یافته است . در اینجاست که می تواند حداقل همطراز دانشگاه هایی مشابه در کشور، خود را معرفی سازد و همزمان فرصت می یابد برای ورود به مرحله بعدی برنامه ریزی کند.

مرحله سوم، دستیابی به سطح شکوفایی در دانشگاه است. در اینجا دانشگاه، نه تنها در سطح کشور که در سطح منطقه و جهان، موقعیتی فاخر برای معرفی دارد. خوشبختانه اکنون دانشگاه به واسطه تلاش های انجام گرفته مسیر درست خود را شناخته است و از این رو است که رسیدن به این سطح از پیشرفت نیز، خیلی رویایی و دور از دسترس نیست.

نقش معاونت آموزشی نیز، در این میان حفظ و ارتقاء کیفیت است. در حقیقت، معاونان آموزشی، نگاهبانان دانشگاه برای حراست از حریم کیفی آموزش به شمار می آیند. انتظار این است که آنها، کلاس ها و انتخاب استادان و مدرسان را متناسب با معیارهای کیفی مدیریت کنند.

ما، باید به گونه ای عمل کنیم که دانشجو معلم دانشگاه فرهنگیان، از تحصیل در اینجا، احساس غرور کند و بر خود ببالد.

 

< آیا اکنون در مرحله استقرار هستیم؟

= در مجموع می توان گفت که در این مرحله هستیم، ولی اینطور نیست که الزاما باید رشد و تعالی دانشگاه از یک مسیر خطی عبور کند، اگر چه سنگینی وزن در مرحله اول است، اما دانشگاه، در مراحل دیگر هم ورود درخوری داشته است. دانشگاه، با سرمایه های خوبی در ابعاد گوناگون کار خود را آغاز کرده که هیچ دانشگاهی در آغاز از چنین سرمایه ای برخوردار نبوده است. بنده به اتفاق استاد صافی مطالعه ای را در خصوص سیر تاریخی و تکوینی تربیت معلم در ایران در سال 1390 به سفارش پژوهشگاه آموزش و پرورش انجام داده ایم که در آن حداقل یکصد سال سابقه ی تربیت معلم در ایران به شیوه رسمی مستند شده است. این تاریخ، گنجینه گران بهایی است که می تواند ما را از تصمیم گیری های لحظه ای برحذر دارد و عقلانیت را همراه فعالیت های ما سازد.

ما، رهنمودهای ارزشمند رهبر معظم انقلاب اسلامی(مدظله العالی) در باره دانشگاه را به عنوان یک سرمایه بزرگ در اختیار داریم. نیروی انسانی توانمند و با تجربه موجود و سایر امکانات در دسترس ما را در طی مسیر پیشرفت قدرتمند تر ساخته است.

 

< مهم ترین چالش ها در این مرحله کدامند؟

= در حال حاضر، موضوع تأمین هیأت علمی و فضا پیش روی دانشگاه است. دانشگاه، با امکانات موجود، قادر نیست رشد کمی خود را ادامه دهد. در حال حاضر، ظرفیت بخشی از پردیس ها، تکمیل شده و برخی نیز، در مواجهه با مشکلاتی جدی هستند.

باید اقداماتی اساسی تر انجام شود. ما باید همزمان با رفع مشکلات اضطراری، در پی دریافت اعتبارات مناسب عمرانی برای ساخت وساز برآییم. در چنین شرایطی، معاونت آموزشی وضعیت و شرایط آموزش را رصد می کند و ظرفیت ها را متناسب با امکانات تنظیم خواهد کرد.

 

< با این بیان، یعنی ممکن است در سال آینده ظرفیت کا هش یابد؟

= اگر شرایط کنونی بهبود نیابد، کاهش ظرفیت قطعی است. دوره کارشناسی حداقل چهارسال طول می کشد و در نتیجه، نرخ ماندگاری دانشجو بالاست، به علاوه، این دوره، شبانه روزی است. بنابر این، برای حفظ ظرفیت ها، باید امکانات ما توسعه یابد و این مهم، حمایت همه دستگاه ها، از دانشگاه فرهنگیان را می طلبد.

 

< در حال حاضر کدام برنامه ها پیش روی معاونت آموزشی قرار دارد؟

= برنامه ها فراوانند، اما آنچه که در اولویت اول قرار دارد، تأمین هیأت علمی مورد نیاز است که از دو منبع قابل تأمین است؛ منبع داخلی و تأمین از منابع بیرونی مانند وزارت آموزش و پرورش و همچنین نیروهای آزاد؛ اولویت ما، تبدیل وضعیت اعضای درون پردیس ها و مراکز آموزش عالی است، به هر حال، نیروهای داخل، تجربه های مناسبی در این زمینه دارند.

نیروی انسانی در هر دانشگاه، مهم ترین عامل پیشرفت و پویایی تلقی می شود. ما نیز، در صدد جذب بهترین ها و توسعه توانمندی های نیروهای موجود هستیم.

 

< آیا در این بعد نیز، پیشرفتی حاصل شده است؟

= بله، پیشرفت نسبت به قبل بهتر شده است، اما در مجموع کندی هایی وجود دارد که برخی ناشی از سازوکارهای اداری ما و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و برخی نیز، ناشی از مشکلات تطبیق ویژگی های سنی، سابقه ای و علمی بخشی از متقاضیان با مقررات و قوانین مربوط به جذب اعضای هیأت علمی دانشگاه ها در کشور است.

ما کوشش می کنیم تا شرایط سهل تری را برای تبدیل وضعیت فراهم سازیم، اما این کوشش ها، صرفا در سرعت بخشی به فرآیند بررسی، مؤثر شده و مقررات موجود همچنان مانعی جدی در مقابل تبدیل وضعیت بخش قابل توجهی از افراد داخل دانشگاه است.

 

< آیا این مقررات برای بخشی از افراد که تجربه ای غنی در این عرصه داشته اند، نا عادلانه نیست؟

= البته کوشش و امید ما این است که دانشگاه بتواند به شکلی، شرایط متناسب تری برای این گروه فراهم سازد، اما در هر حال باید به واقعیت های موجود نیز توجه داشت.

بخشی از مقررات پایه برای حفظ کیفیت علمی دانشگاه ها پیش بینی شده است که خیلی نیز در چارچوب فرهنگ چانه زنی قرار نمی گیرند. در همه جای دنیا یک هیأت علمی در قامت یک دانشمند و نظریه پرداز ظاهر می شود و از این رو، ورود به این عرصه، الزاما با دشواری های خاص خود همراه است که باید به آن توجه کرد. بنابر این، ما کوشش های خود را در جهت تسهیل شرایط ورود افرادی بکار گرفته ایم که از حداقل های لازم برخوردارند و تأمین شرایط برای آنها را وظیفه خود می دانیم.

ما می دانیم که در گذشته شرایط مطلوبی برای ورود مدرسان محترم به کارهای علمی، پژوهشی فراهم نبوده و در نتیجه، یک ضعف عمومی در این مبحث وجود دارد، اما این نقصان به هر دلیلی که اتفاق افتاده، دلیلی موجه برای بی توجهی به حداقل ها نمی باشد.

مهم آن است که در شرایط جدید، فضا را برای کارهای علمی، پژوهشی مهیاتر سازیم تا اعضای هیأت علمی بتوانند متناسب با انتظارات حرکت کنند. الآن خیلی از دوستان که حتی هیأت علمی داخلی شده اند، باید در قالب این انتظارات فعالیت نمایند، شاید هنوز برخی از آنها ندانند که گرفتن پایه های سالیانه آنها در گروی انجام کار مؤثر علمی، آموزشی است و باید متناسب با آن ارتقاء یابند.

اگر کسی به کسوت هیأت علمی درآید، انتظارات از وی، کاملا متفاوت و متناسب با وظایف مصرح در آیین نامه شرح وظایف اعضای هیأت علمی است که پژوهش در آن برجستگی خاص خود را دارد.

در چنین چارچوبی، دشوار بتوان برای تبدیل وضعیت فردی با مثلا سی سال سابقه خدمت، بدون انجام یک کار مؤثر علمی، پژوهشی، کار چندانی انجام داد. در هر صورت، همزمان با پی گیری های مستمری که در جهت تعدیل ممکن مقررات مربوط داریم (به ویژه کاهش سقف سابقه خدمت)، در صددیم تا با تقویت پایه های علمی، پژوهشی مدرسان دانشگاه، به حل مشکل کمک اساسی کنیم.

 

< البته شما می دانید خیلی از افراد هم که هیأت علمی داخلی شده اند (به ویژه با سابقه ها) با توجه به کاهش بارز حقوق و مزایای خود درخواست برگشت به وضع قبل را نموده اند!

= بله، هیأت علمی داخلی، ظرفیتی موقت و یکساله برای رفع مشکلات موجود است که با مجوز هیأت امناء انجام می پذیرد، جدا از مشکلی که شما به درستی به آن اشاره نمودید و ظاهرا با سازوکارهای موجود هم قابل جبران نیست، بحث وابستگی آنها به نظام ارتقاء هیأت علمی دانشگاه هاست که هر ساله با بررسی سوابق علمی آموزشی آنها اتفاق می افتد؛ این ها، مشکلاتی است که فراروی ما در فرآیند تبدیل وضعیت قرار دارند و کار ما را متأثر از خود می سازند.

 

< بحث پایه های سنواتی چیست؟

= بر اساس ضوابط موجود، سوابق پس از مدرک کارشناسی ارشد افرادی که تبدیل وضعیت شده اند، بر اساس فعالیت های علمی، پژوهشی آنها تا سقف 5 پایه به آنها اختصاص می یابد. این کار، در معاونت آموزشی و تحصیلات تکمیلی انجام و نهایتا با بررسی و تأیید دفتر هیأت های ممیزه وزارت علوم، اجرایی می شود. ما، در حال تشکیل کمیته مربوط در سطح معاونت هستیم.

 

< در خصوص سایر منابع تأمین هیأت علمی توضیح بفرمایید.

= ما در خصوص تأمین منابع از بیرون (به ویژه نیروهای آزاد) با مشکلات کمتری مواجه هستیم؛ چرا که شرایط خود را دقیقا اعلام و اعمال می کنیم و فرآیند جذب آنها نیز، مسیر کوتاه تری را طی می کند.

در حال حاضر، جذب منابع از وزارت آموزش و پرورش با حداقل سطح دانشجوی دوره دکتری (با امتحان جامع ) و سطح مدرک دکتری برای نیروهای آزاد است. در سامانه جذب، نیاز ما فقط در سطح دکتری اعلام شده است.

 

< و اما دکتر،  ضوابط تعیین ظرفیت رشته ها و پردیس ها چیست؟

= دانشگاه فرهنگیان، بر اساس اساسنامه خود مسؤول تربیت نیروی انسانی مورد نیاز وزارت آموزش و پرورش است. بنابر این، نیاز وزارت آموزش و پرورش، ظرفیت ها را مشخص می کند. جذب دانشجو کلا تابع این قاعده است.

 

< ضوابط و شرایط عمومی و اختصاصی دانشجو معلم چطور؟

= این هم توسط مرکز برنامه ریزی و آموزش نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش مشخص می شود؛ یعنی ما داوطلب را پس از پذیرش نهایی از سوی مرکز و اعلام رسمی توسط سازمان سنجش، جذب می کنیم. دانشگاه، اگر چه همکاری هایی دارد، اما مسؤولیتی در این زمینه ندارد.

 

< آیا این کار دوگانگی در مدیریت را موجب نمی شود؟

= اگر کار در همین سطح متوقف شود، خیر. به هرحال، مرکز برنامه ریزی و آموزش نیروی انسانی باید شرایط خاص خود را در بدو ورود اعمال نماید، اما بعضا، روال های نانوشته ای وجود دارد که خود مشکلاتی را در ایفای وظایف دانشگاه به وجود می آورد.

 

< مثلا کدام روال ها؟

= مثلا دانشگاه نمی تواند رأسا پیگیر برخی امور، مانند تأسیس و گسترش دوره های آموزشی مورد نیاز از سوی وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری باشد (که قبلا عناوین آنها در شورای عالی آموزش و پرورش نیز، تصویب و ابلاغ شده اند)، مرکز برنامه ریزی و آموزش نیروی انسانی، چنین مسؤولیتی را (گر چه با هماهنگی دانشگاه)، خود پیگیری می کند؛ در نتیجه ی این روال، بخشی از مشکلات پدید می آید که مشخص نیست از کدام ناحیه سازمانی بروز پیدا کرده است؛ مانند همین مشکلی که اخیرا در خصوص جذب دانشجویان کارشناسی ناپیوسته در برخی پردیس ها بروز نموده است.

 

< چطور می شود از  این مشکلات جلوگیری کرد؟

= حل این مشکلات مستلزم هماهنگی بیشتر و عمدتا تصریح در تفکیک وظایف متناسب با رسالت و مأموریت های سازمانی است، بعضا نیز اصلاح ساختار سازمانی می تواند کمک کند.

بخشی از کارکنان و کارشناسان ارزشمند مرکز برنامه ریزی و آموزش نیروی انسانی، عملا فعالیت های دانشگاه را انجام می دهند که این بخش می تواند به دانشگاه منتقل و امور را با هماهنگی بیشتر دنبال کند. دانشگاه باید در چارچوب وظایف و مأموریت های قانونی خود بر اساس اساسنامه اختیار تعامل مستقیم و بلاواسطه را با وزارت علوم داشته باشد.

مرکز برنامه ریزی و آموزش نیروی انسانی نیازها را اعلام و بقیه امور در اختیار دانشگاه قرار گیرد؛ به هر حال دانشگاه هم بخشی از وزارت آموزش و پرورش است و به نیازهای وزارتخانه، واقف و متعهد است. تلاش بر آن است که در این خصوص، تفاهم بیشتری برقرار کنیم تا درک بیشتری از مأموریت های سازمانی بوجود آید.

 

پرسش های بیشماری از سوی مخاطبان پورتال مطرح است که < سرانجام تأسیس دوره های کارشناسی ارشد به کجا انجامید؟

= به نظر من، اخبار مربوط به تأسیس این دوره ها، ناقص و زودهنگام منتقل شده است. دانشگاه، اکنون آمادگی لازم را برای برگزاری دوره ها ی کارشناسی ارشد دارد، اما تأسیس این دوره ها، باید مطابق بند8 ماده 9 اساسنامه دانشگاه به تصویب هیأت امنا و شورای دانشگاه برسد و پس از آن نیاز، به تصویب در شورای گسترش آموزش عالی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری دارد که این مراحل به دلایل مختلف، طی نشده است.

 

< اما خبری داشتیم که اجرای 5 رشته به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش رسیده است؟

= بله ، اما اصولا بر اساس اساسنامه دانشگاه، ما الزامی به تصویب رشته های جدید توسط شورای عالی آموزش و پرورش نداریم (گر چه شورا، اختیار بررسی دارد)؛ وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نیز، این تصویب را امتیازی برای تصویب خود، لحاظ نمی کند؛ اما طرح چنین موضوعاتی در کمیسیون توسعه ی منابع انسانی شورا (که اینجانب، افتخار حضور 4 ساله در آن را داشته ام) به واسطه ی برخورداری آن از کارشناسان و صاحب نظران مجرب، قطعا به غنای تصمیم گیری در این حوزه (و به ویژه در تعیین نیاز آموزش و پرورش) کمک خواهد کرد، ولیکن در هر حال، مجوزی برای اجرا تلقی نمی شود. بنابر این در اعلام خبر، باید سیر مراحل تا تأسیس بیان شود تا انتظارات مخاطبان تعدیل شود.

 

< آیا مدارک معادل در این دوره ها نیز، پذیرش می شوند؟

=دانشگاه فرهنگیان تابع مقررات وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است؛ و در حال حاضر بر اساس این مقررات، مانند سایر دانشگاه ها، صرفا مدارک معادلی را که قبل از سال 77 صادر شده، مورد پذیرش قرار می دهد.

 

< بحث 35 واحد درسی معارف و تربیت اسلامی به کجا رسید؟

= دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان، بر اساس اساسنامه دانشگاه، باید 35 واحد درسی معارف و تربیت اسلامی مازاد بر واحدهای موجود را بگذرانند؛ این موضوع باید در دو سال اول تحصیل هم انجام شود که خود حجم بالایی از فعالیت های آموزشی را ایجاد می کند و به واسطه اهمیت موضوع، باید به درستی مدیریت گردد تا تأثیر مطلوب را داشته باشد.

در این راستا، جلسات متعددی با صاحب نظران پیرامون موضوع داشته ایم که نتیجه آن، تهیه پیش نویس جدول واحدهاست. این پیش نویس، باید نهایی شود. همچنین به واسطه سهم بالای دروس معارف و تربیت اسلامی در دوره کارشناسی در سازمان مرکزی دانشگاه، گروه مربوطه راه اندازی شده و امور مرتبط با 35 واحد و تدریس واحدهای معارف و تربیت اسلامی به سرعت، توسط گروه مزبور در حال مدیریت و ساماندهی است. امیدواریم مشکلاتی که در این ارتباط مطرح می شوند، با هم اندیشی استادان و صاحب نظران و کوشش این گروه حل و کاهش یابد.

 

< سایر برنامه های معاونت کدامند؟

= توسعه نظارت کیفی در سطح مراکز و پردیس ها، بازنگری رشته ها و دروس و توانمند سازی اعضای هیأت علمی و مدرسان، از دیگر برنامه های این معاونت است که بیان جزییات هر یک از آنها را به وقت دیگری وا می گذارم.

 

< بهتر است کمی از این فضا دور شویم ، شما در سطح کشور به عنوان یکی از مروجان مطرح رویکرد معلم پژوهنده شناخته شده اید، چرا این قدر در این زمینه متمرکز شده اید؟

= ببینید اعتقاد صاحب نظران بر این است که بدون تکیه بر معلمان، هیچ تحولی در آموزش و پرورش محقق نخواهد شد و هر تغییری در این شرایط، مانند انداختن سنگی در اقیانوسی است که شاید چند موج کوچک را هم در سطح ایجاد کند، اما در عمق سکوت حکمفرما خواهد بود.

مطالعات زیادی نیز، نشان داده که عمده رفتار معلمان در کلاس درس برگرفته از تجارب آنها در حین تدریس است و پژوهش های تربیتی کلاسیک به دلایل مختلف از نیازهای آنها فاصله گرفته است. اصولا، بنابر ماهیت نیازهای متفاوت معلمان در عمل، پژوهش های کلاسیک اگر هم بخواهند، قادر به انجام چنین ماموریتی نمی باشند؛ چنین موقعیتی است که رویکرد معلم پژوهنده یا کارگزار فکور (Reflective Practitioner) را برجسته می سازد؛ چون معلمان و سایر کارکنان مدرسه، نزدیک ترین ارتباط را با دانش آموزان دارند، آنها بهتر می توانند مسائل خود را تشخیص دهند و برای آن چاره اندیشی نمایند.

به این ترتیب، معلمان و کارگزاران آموزشی در سطح مدرسه نمی توانند صرفا مسایل خود را با یافته پژوهش های خارج از مدرسه که توسط دیگران اجرا شده، حل نمایند؛ به ویژه این ارتباط بسیار نزدیک با دانش آموزان، توان فراوانی برای آنها ایجاد می کند که با هنرمندی، فاصله ی میان یافته های پژوهشی با عالَم اجرا را طی کنند و هر آنچه را که از مسیر پژوهش به دست می آورند، در مسیر بهبود یادگیری دانش آموزان بکار بندند؛ از این رو است که رویکردهای پژوهشی معلم محور به عنوان پارادیمی نو در عرصه پژوهش های آموزشی در جهت رفع کاستی های موجود و کمک به حل مسایل اساسی معلمان در عرصه ی تدریس و عمل پا به عرصه وجود گذارده و هر روز بیش از پیش در حال توسعه می باشند.

این روش ها، عملا توسعه دانش راهبردی پداگوژی محتوا (دانش محتوای آموزشی؛ “content-specific pedagogical knowledge  pedagogical content knowledge) را که پژوهشگران بیرونی، کمتر قادر به فراهم سازی هستند با محوریت معلمان تولید و گسترش می دهند. معلم پژوهنده با برخورداری از این دانش، پیشرفت حرفه ای قابل توجهی می یابد و دانش آموزان نیز از نتایج آن، به خوبی برخوردار می شوند.

 

< اما این رویکرد در آموزش و پرورش هنوز نهادینه نشده است!

= درست است، تدریس و مؤلفه های وابسته به آن، از ماهیتی فرهنگی برخوردارند؛ برای ایجاد فرهنگ معلم پژوهنده، عمدتا فعالیت فرهنگی و آموزشی مورد نیاز است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

در کشور ما نگاه درستی به این مقوله وجود نداشته و در نتیجه پیشرفت چندانی نیز حاصل نشده است. به نظر من، باید برای این کار از تربیت معلم شروع کرد و آموزش در تربیت معلم را پژوهش محور ساخت. باید سازوکارهای اساسی تری در این زمینه تدارک دید.

معلم پژوهنده با یک بخشنامه محقق نمی شود. بنده به واسطه مسؤولیت خود در تدوین زیر نظام پژوهش در سند تحول، جایگاه برجسته ای را برای این موضوع پیش بینی نموده ام که اگر اجرایی شود، به مطلوب این هدف نزدیک خواهیم شد.

 

< در پایان، در صورت امکان، خاطره ای از دوران خدمت معلمی خود بگویید؟

= خاطره ها که زیادند! اما حدود 30 سال پیش، زمانی که پس از فراغت از تربیت معلم در اولین سال خدمت، مأموریت ایفای نقش معلم ابتدایی را در یک روستای دور دست در استان لرستان عهده دار شدم، روش معلمی در شرایط خاص را خود، کشف کردم! و دریافتم که علاوه بر آموزش های تربیت معلم، هنر معلمی در شرایط ویژه هم، نقش آفرین است.

پس از ورود به روستا، به دنبال مدرسه رفتم که گفتند ساختمان مدرسه بر اثر سیل ویران شده است و هیج جایی نیز، برای برگزاری کلاس پیش بینی نشده بود بجز این که آدرس درختی را دادند که زیر آن می توان کلاس را برگزار نمود. کلاسی با حدود 20 دانش آموز مختلط و پنج پایه و من هم، تنها و بدون هیچ امکانات!

دانش آموز بسیار بازیگوشی بنام علی در پایه دوم بود که خیلی برای کلاس دردسر درست می کرد. یک روز بر او تندی کردم و او، در نتیجه، از کلاس فرار کرد و من و دانش آموزان را در زیر حملات پرتاب سنگ خود گرفت. من ماندم که به عنوان یک معلم تازه کار با اندوخته ی خود در تربیت معلم و در این موقعیت خطیر! چه اقدامی باید بکنم و ...، علی را به هر شیوه ای که بود به کلاس بازگرداندم.

هنوز هم هر فرصتی که پیش آید، علی را که اکنون برای خود هم کسی شده است، می بینم. در آن سال، من از مردم آن روستا و دانش آموزان آنجا نکات زیادی یاد گرفتم که فکر می کنم باعث تغییر اساسی در زندگی و دنیای شغلی من گردید؛ البته تحصیل در دوران تربیت معلم جزء دوران خوش زندگی من بوده است که همواره به آن افتخار و خاطرات خوب آن دوران را در ذهن خود مرور می کنم.

 

< جناب دکتر ساکی! از وقتی که در این زمینه اختصاص داده اید، متشکرم.

=من هم از شما متشکرم.