دکتر کهزادی، صاحبنظر اقتصاد در نشست مدیران استانی دانشگاه مطرح کرد:
ضرورت ارتقای بهره وری و کاهش هزینه ها/دولت به جهت کاهش قیمت فروش نفت تحت فشار
کهزادی اقتصاددان در سومین نشست مدیران لایه استانی که در مجتمع امام علی(ع) بابلسر برگزار شد، به بحث ارتقای بهره وری و کاهش هزینه ها اشاره کرد و گفت: ارتقای بهره وری و کاهش هزینه ها تقریبا از یک جنس هستند؛ اگر چه به لحاظ اجرایی اقداماتی که در ارتباط با کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری اتفاق می افتد، متفاوت است. اگر ما ارتقا بهره وری را مد نظر قرار دهیم، حداقل بحث این است که هزینه ها را ثابت نگه داریم و سطح بهره برداری از هزینه را کاهش دهیم که اسمش را افزایش بهره وری میگذارند.
وی با اشاره به اینکه در خصوص کاهش هزینه ها، مراد ما این است که کیفیت کارها و اقداماتمان را ثابت نگه داریم و با کاهش ورودی ها این کار را انجام دهیم، خاطرنشان کرد: دانشگاه فرهنگیان یک دستگاه دولتی است و دستگاه دولتی منابعش را از دولت می گیرد. از سوی دیگر دولت منابعش را از کجا تامین می کند؟ بخش قابل توجهی از درآمد دولت از فروش نفت است. اگر به بودجه کل کشور نگاه کنید، می بینید برای بحث فروش نفت رقم یک رقم معینی پیش بینی شده است.
این اقتصاددان اضافه کرد: وصول مالیات ها و واگذاری سهام به کارخانجات دولت سایر درآمدهای دولت محسوب می شوند؛ از سوی دیگر قیمت نفت ثابت و در اختیار دولت نیست و به همین جهت بخشی از درآمدهای قابل پیش بینی دولت دچار نوسان است و دولت نمیتواند پیش بینی کند که دقیقا چه اتفاقی می افتد.
کهزادی با بیان این مطلب که در خصوص وصول مالیات ها به غیر از مالیات ثابتی که از کارکنان دولت و کارکنان شرکت ها که سیستم روشنی به جهت حساب و کتاب دارند، مابقی از صنعت و فعالیت های اقتصادی اتفاق می افتد، اظهار داشت: در حال حاضر در کشور ما ظرفیت صنعت که بخش اعظم مالیات را باید تامین کند، ظرفیت قابل استفاده اش، حدود 40 درصد است؛ پس به همان نسبت درآمدهای دولت تحت فشار قرار می گیرد. از سوی دیگر هزینه های ناخواسته دیگری به دولت تحمیل شده که این هزینه ها دولت را به عنوان محلی که درآمد کسب کند و به دستگاه های دولتی بپردازد، تحت فشار قرار داده است.
وی با تاکید بر مستند بودن سخنانش، افزود: بحث پروژه های نیمه تمام که اکنون حدود 400 هزار میلیارد تومان در کشور کلنگ خورده و فقط برای تکمیل 50 پروژه از 2900 پروژه نیاز به 110 هزار میلیارد تومان است. از طرفی گسترده شدن خانواده دولت است یعنی صحبت های دکتر عسگری آزاد گفته اند 500 هزار نفر بی ضابطه به خانواده دولت اضافه شده است و کماکان این فشار به دولت می آید که استخدام های دیگری را انجام دهد.
کهزادی همچنین با اشاره به این نکته که درآمدهای دولت در کنترل دولت و معمولا در کنترل هیچ دولتی نیست، تصریح کرد: تولید نفت ایران در دو سال اخیر از 3 میلیون و 700 هزار بشکه بسیار کاهش یافته است. یعنی فروش نفت که یکی از منابع اصلی دولت باشد، دچار وضعیتی نامناسبی شده است؛ به طوری که از 31 مرداد 94 درآمد نفت ما از 100 دلار در هر بشکه به 40 دلار در بشکه رسیده یعنی حدود 60 درصد منابع درآمدی دولت تحت قشار قرار گرفته است.
وی ادامه داد: گزارشی را ماه گذشته در جراید دیدم، احتمالا این گزارش قبلا توسط مرکز پژوهش ها منتشر شده است؛ گزارش این بود که از مجموع 220 هزار میلیارد تومان درآمد پیش بینی شده برای دولت در قانون بودجه، 85 درصدش محقق میشود. یعنی دولت 15 درصد با کسری بودجه مواجه میشود.
کهزادی خاطرنشان کرد: از 3/236 دهم هزار میلیار تومان هزینه های پیش بینی شده، 79 درصد تحقق پیدا میکند. یعنی دولت ناچار است 21 درصد کمتر هزینه کند. علت این امر این است که همان زمان که در مجلس شورای اسلامی لایحه بودجه مورد بحث قرار میگیرد و تصویب شد، هزینه ها بیش از درآمدها بود.
این اقتصاددان با بیان اینکه به همین دلیل این گزارش عنوان میکند که ما همان موقع که از 15 درصد نسبت به هزینه ها، دولت کسر درآمد دارد، گفت: نتیجه اینکه همه ی اعتبارات دولت و دستگاه های دولتی تخصیص نخواهد یافت. این مطلبی است که در جلساتی که خدمت آقای دکترمهرمحمدی و همکارانشان هستیم این دغدغه کماکان به انحاء مختلف بیان خواهد شد.
وی با تاکید بر اینکه خودمان را باید با شرایط پیش رو تطبیق بدهیم و با افزایش بهره وری کمبودها را جبران کنیم، افزود: بهره وری از صنعت به حوزه های دیگر آمده و گسترش پیدا کرده است. چون صنعت اقلام انچه که به صنعت وارد میشود پول، مواد اولیه ورودی های یک واحد صنعتی و خروجی های یک واحد صنعتی قابل شمارش هستند، به هیمن دلیل این بحث به شکلی گسترده در صنعت مطرح شده.
وی در تعریف بهره وری عنوان کرد که بهره وری یعنی " مقدار بدست آمده از یک مقدار نهاده ". حالا این مقدار بدست آمده یا ستانده کالا است یا خدمات. این را وقتی که بر نهاده ها تقسیم بکنیم، نهاده ها میتواند کالای صنعتی باشد، میتواند خدمتی باشد؛ مثل همین کاری که دانشگاه فرهنگیان انجام میدهد، این 2 تا را وقتی بر هم تقسیم کنیم میشود بهره وری. گزارشی هم که سازمان ملی بهره وری ایران منتشر کرد در شکلهای مختلف بهره وری از منابع پولی و بهره وری نیروی انسانی را شامل می شود.
این اقتصاددان در ادامه سخنان خود به بحث ارزش افزوده اشاره کرد و گفت: ما مقداری مواد اولیه داریم و مقداری نیروی انسانی روی آن کار میکند، یک سری امکانات هم برای تولید آنها می گذاریم و در نهایت یک کالایی بدست می اید. این کالا به یک قیمتی فروخته میشود. هر چقدر ارزش آن مواد اولیه و نیروی انسانی ...باشد با قیمتی که در جامعه و در بازار آن را می پذیرند به آن ارزش افزوده گفته میشود.
کهزادی با اشاره به اینکه ارزش افزوده در واقع فاصله ی قیمت نهاده ها تا قیمتی است که در جامعه برای یک کالایی پرداخت میشود، ارزش افزوده می گویند، مثلا افزوده موبایل یا یک ساعت نفیس را در نظر بگیرید، مگر یک ساعت چند گرم وزن دارد؟ چه مقدار مواد اولیه برای ساخت ان مصرف میشود؟! آن را هم که عمدتا رباتها مونتاژ میکنند. و در جاهایی هم نیروی انسانی. در مقابل میبینیم مثلا موبایل را 500 دلار می فروشند، این بحث مابه التفاوت و فاصله قیمت فروش و آنچه که مصرف شده را " ارزش افزوده " میگوییم.
وی ادامه داد: اما ما در دانشگاه به عنوان یک سازمان خدماتی، یک سری نهاده داریم و یک ستانده. پولی هزینه شده، امکاناتی فراهم شده ، ساختمانی، مرکزی، زمینی و آزمایشگاهی ... یک دارایی هایی ایجاد شده. پس نهاده ی ما در اینجا پول است. نهاده ی دیگر باز هم پول است. اعتبارات جاری، تملک دارایی، عمرانی اینها همه پول هایی است که به هر حال کم یا زیاد، خوب یا بد، به هرحال وارد دانشگاه میشود.
این اقتصاددان با بیان این مطلب که خروجی یا ستانده ی دانشگاه فرهنگیان نیروی انسانی تربیت شده و مهارت یافته برای اجرای برنامه های مورد نظر وزارت آموزش و پرورش است، تصریح کرد: پس ما یک نهاده داریم و یک ستانده. ستانده دانشگاه فرهنگیان یک ویژگی هایی دارد؛ دانشگاه فرهنگیان خدمات تولید میکند، کالا تولید نمیکند.
خدمت ماهیتا نامشهود و ناملموس است. یعنی فرض کنیم شما به یک دانش اموز درس میدهید، کت شلوارش، وزنش، قدش قبل از ورود به کلاس و بعد از خروج از کلاس مقدار ثابتی است، ولی دانش و دانایی به او اضافه شده، این خدمت، خدمت نامشهود و ناملموس است.
کهزادی ادامه داد: خدمت تولید شده در دانشگاه خرید و فروش نمی شود. به همین دلیل نمی شود با مکانیزم بازار مقبولیت آن را سنجید. از سوی دیگر اینکه بحث مطلوبیت خدمات را خصوصا خدمات دانشگاه فرهنگیان را ما با مکانیزم بازار نمیتوانیم بسنجیم و ارزیابی کنیم.
وی با طرح این پرسش که وقتی ستانده مان خدمت است و خدمت هم قابل سنجیدن نیست چگونه میتوانیم بهره وری را در دانشگاه فرهنگیان بسنجیم؟، گفت: ما میگوییم نهاده ها کمّی است. انقدر متر مربع فضا است. انقدر اعتبارات است. اما ستانده مان کیفی است. ما باید بتوانیم برای اینکه این دو را مقایسه کنیم، باید کیفیت را قابل اندازه گیری کنیم. منتها کمّی کردن پارامترهای کیفی تحقیقات پیچیده و نسبتا زمان بر می خواهد. حاصل آن هم معمولا شاید برای همه ی جامعه قابل اتکا نباشد. مثلا یک خدمتی را ارائه میدهیم میگوییم رضایت شغلی 27 درصد بوده و الان شده 32 درصد. آیا این 27 درصد، 32 درصد چه مقدار قابل اتکاست، چه مقدار پذیرفتنی است؟
این اقتصاددان ادامه داد: در وزارت آموزش و پروش از همان سال 57– 58 که ما وارد شدیم، چقدر راجع به کارایی و اثربخشی برنامه های وزارت اموزش و پرورش تحقیق صورت گرفته است؟ و اینکه آیا الان خروجی آموزش و پرورش با آن تحقیقات ما همخوانی دارد؟
کهزادی ادامه داد: ما در شورای بهره وری یک سری شاخص تعریف کردیم؛ این شاخص ها در شورای بهره وی بررسی شده وکماکان در حال بررسی است، ولی یک اهدافی داریم. هدفها در واقع بحث ارتقا استفاده از نهاده ها است. ما میخواهیم برای دانشگاه هدف گذاری کنیم.
وی با اشاره به اینکه مطلب دوم من توجه به یک همگرایی است، به لحاظ شرایط اقتصادی این همگرایی باید بین پردیس های دانشگاه فرهنگیان با هم ایجاد شود، گفت: مثال میزنم، فرض کنیم ما الان در یک پردیسی در یک کلاس درسی 25 دانشجو نشسته در یک کلاس دیگر 30 دانشجو. این 2 تا را باید به هم نزدیک بکنیم. یک مثالی در یک کتابی میگفتند مثلا فرض کنیم در تایپ یک فردی فرض کنیم باید 120 کلمه در دقیقه تایپ کند . یک فردی آمد و این 120 را تبدیل کرد به 200 کلمه. همین که رسید به 200 گفتند پس معلوم است که 200 کلمه در دقیقه میشود تایپ کرد، استاندار را بردند و گذاشتند بر 200 کلمه. حالا به دیگران گفتند تو که 120 کلمه در دقیقه تایپ میکردی باید خودت را به سایرین که 200 کلمه تایپ میکنند بسانی بحث همگرایی پردیس ها باید ببینیم پردیس ها در حوزه های معین وضعیتشان به چه صورت است و اینها را بتوانیم به یکدیگر نزدیک کنیم.
این اقتصاددان ادامه داد: نسبت تعداد کل دانشجویان به تعداد کل کادر آموزشی؛ منظور این است که به ازای یک عضو هیات علمی، یک مدرس، یک استاد بطور متوسط برای چند دانشجو تدریس میکند. خوب این نسبت هر چه بالاتر باشد من از منظر اقتصادی صحبت میکنم. فقط اقتصادی، بحث های کیفی قطعا جای دیگر است و الان جای گفت و گویش را حداقل من ندارم .
وی خاطرنشان کرد:وقتی که متوسط تعداد دانشجویان به ازای هر استاد را با متوسط کشوری مقایسه میکنیم ببینیم چقدر در واقع انحراف از میانگین دارد. نسبت مطلوب چیست؟ نسبت مطلوب این است که عدد حاصله هر چه بزرگتر از حد متوسط باشد مثلا اگر به ازای هر استاد ما 30 دانشجو داریم ما در جایی شاید 32 دانشجو داشته باشیم. خب این مطلوبیتش بیشتر هست و هر چقدر از 32 نفر کمتر باشد نامطلوب است.
کهزادی اضافه کرد: نسبت تعداد کل دانشجویان به تعداد کل کارکنان غیر آموزشی و متعاقب آن بیاییم درواقع نسبت کشوری را در بیاوریم. تعداد دانشجویان هر پردیس به تعداد کادر غیر آموزشی همان پردیس که بتوانیم در واقع همین اختلافها را جمع بندی بکنیم و بیینیم برای هر پردیس چه اقدامات اصلاحی باید صورت بدهیم.
این اقتصاددان افزود: مصاحبه ای را از وزیر نفت روز پنجشنبه دیدم، یک بعد سیاسی و منطقه ای دارد که شما میدانید و مورد موضوع بحث ما نیست، میگوید ما تولید نفت را افزایش میدهیم ولو اینکه قیمتش نصف بشود. این معنیش این نیست که پول بیشتری در پی تولید بیشتر نفت وارد بشود، گزارش انجمن انرژی امریکا یک تحلیلی ارائه داد که ایران میتواند تولید نفتش را سال آینده صورت بدهد، افزایش تولید نفت به کاهش 15 دلاری در هر بشکه منجر میشود. یعنی نفت 40 دلاری میرسد به حدود 20 تا 25 دلار. پس ما به شدت دانشگاه و همه دستگاه های دولتی به شدت تحت فشار قرار میگیرم. بعداز همه این کارها که انجام بگیرد ما می آییم ارزش اقتصادی هر " واحد بهبود " را میسنجیم، مثلا میگوییم اگر متوسط دانشجویان ما 30 نفر در هر کلاس است بعنوان مثال ما اگر این را برسانیم به 32 نفر چه مقدار ارزش اقتصادی برای ما خواهد داشت؟ چقدر بهبود به لحاظ مالی در وضعیت بودجه دانشگاه ایجاد خواهد کرد؟ من بصورت غیر رسمی عرض کنم این نظر شخصی بنده ست؛ این هدف گذاری و بهبود اقتصادی چقدر باید باشد؟ به نظر من آنقدر باید باشد که این گپ ( فاصله ) بین تخصیص و بودجه ی مصوب را پر کند. یعنی بتواند بگوید من دانشگاه را با این مبلغی که تخصیص میدهند میتوانم اداره بکنم. لاین هدف گذاری در سطح کلان در دانشگاه اتفاق می افتد، در ستاد مرکزی دانشگاه اتفاق می افتد و متعاقب آن برای هر پردیس تعیین سهم بشود، مثلا پردیسهای استان مازندران سهم شما از این میزان بهبود این مقدار است. در واقع میبایست هر پردیس و هر دانشگاه کمک بکند به رسیدن به آن اهدافی که به لحاظ اقتصادی که در قالب نسبت های بهره وری تعریف شده برسد.
این اقتصاددان ادامه داد: در هر دانشگاه متعاقبا وقتی که وضعیت پردیسها با آن متوسط کشوری مشخص شد باید یک سری اقدامات اصلاحی صورت گیرد. اولین مرحله این است که بیاییم فرایندهای اجرایی را مستند کنیم، به اصطلاح پیاده شده و بروی کاغذ بیاد که ببینیم یک خدمت، یک فعالیت از چه ایستگاه ها و چه مسیرهای اجرایی در حال عبور و گذر است آیا این ایستگاه ها و مسیرها ارزش افزوده ای تولید میکند یا خیر؟ اگر نمیکنند ما باید فرایندهای اجرایی را بیاییم ومورد بررسی قرار بدهیم و اصلاح بکنیم. وقتی فرایندها را اصلاح کردیم ساختارمان اصلاح میشود. متعاقب آن بحث شرح وظایف جدید نوشته میشود.
شایان ذکر است فایل صوتی سخنرانی دکتر کهزادی، صاحب نظر حوزه اقتصاد را می توانید از اینجا ، یا با مراجعه به بخش مصاحبه های پرتال فایل آن را دریافت کنید.