Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:



Chrome 76+ | Firefox 69+
متن سخنان دکتر جهانبخش محبی نیا ، سرپرست دانشگاه فرهنگیان

در همایش توانمند سازی پردیس های دانشگاه

بسم الله الرحمن الرحیم   خداوندا در توفیق بگشای – نظامی را ره تحقیق بنمای دلی ده کو یقینت را بشاید – زبانی، کافرینت را سرآید مده ناخوب را بر خاطرم راه – بدار از ناپسندم دست کوتاه درونم را به نور خود برافروز – زبانم را ثنای خود درآموز به داوودی دلم را تازه گردان – زبورم را بلند آوازه گردان عروسی  را که پروردم به جانش – مبارک روی گردان در جهانش چنان کز خواندنش فرخ شود رای – زمشک افشاندنش خَلُّخ شود جای مستحضرید

بسم الله الرحمن الرحیم

 

خداوندا در توفیق بگشای – نظامی را ره تحقیق بنمای

دلی ده کو یقینت را بشاید – زبانی، کافرینت را سرآید

مده ناخوب را بر خاطرم راه – بدار از ناپسندم دست کوتاه

درونم را به نور خود برافروز – زبانم را ثنای خود درآموز

به داوودی دلم را تازه گردان – زبورم را بلند آوازه گردان

عروسی  را که پروردم به جانش – مبارک روی گردان در جهانش

چنان کز خواندنش فرخ شود رای – زمشک افشاندنش خَلُّخ شود جای

مستحضرید خَلُّخ ، محل تجمع زیبارویان در ترکستان بوده است و منشایی است که بزرگان آنجا را عطرآگین
می کنند.

سوادش دیده را پرنور دارد- سماعش مغز را مخمور دارد

مفرح نامه ی دلهاش خوانند – کلید بند مشکلهاش دانند

معانی را به دو ده سربلندی – سعادت را بدو کن نقش بندی

به چشم شاه شیرین کن جمالش- که خود بر نام شیرین است فالش

نسیمی از عنایت یار او کن – ز فیضت قطره ای در کار او کن

چو فیاض عنایت کرد یاری – بیارای کان گوهر تا چه داری

      منت دار و سپاسگزار حضور مشفقانه و داهیانه نخبگان و مدیران عرصه تعلیم و تربیت، آموزش و یادگیری هستم  و خویشتن را قدردان مجاهدت نقاشان عرصه فرهنگ و نغمه سازان عالم بیان می دانم.

به امین فرهنگ کشور و یادگار سرداران شهید ابوالقاسم و علیرضا حاجی بابایی خوش آمد می گوییم.

      امروز حلقه وصل این جمع، دانشگاه فرهنگیان است، نهادی که برآمده از تلاش ها، مجاهدت‏ها، تدابیر و اندیشه هایی است که بر اساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و مبانی نظری سند موصوف و مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، متولی شاداب نگاه داشتن نهاد رسمی تعلیم و تربیت کشور شده است.

بعد از آزمون و خطاهای زیان بار، فرصت سوز و فاصله ساز، باید ثابت شده باشد که کلید توسعه در آموزش و پرورش و در دل و جان معلمان کشور به ودیعت گذاشته شده است و آنانی می توانند قفل عقب ماندگی ها، نابهنجاری ها و رفتارهای غیراستاندارد را بشکنند که دل معلم را به دست آورند.

دانشگاه فرهنگیان، بر اساس قوانین مصوب، متعهد شده است سطح آموزش و پرورش را به رتبه ای از مانایی و ماندگاری پیوند دهد که در بوستان علم و ادب جامعه ایران، هدایت، هویت و ساحت های شش‏گانه تعلیم و تربیت آن چنان جوانه زنند که فرج و انتظار محصول کار بر آید.

دانشگاه فرهنگیان، مسؤول خلق معیارها، شایستگی ها و شفاف کردن فضای چشم اندازی است که نه تنها ناهمواری های به جای مانده از تاریخ را باید صاف نماید، بل انسان مورد نیاز جمهوری اسلامی را نیز آموزش دهد و بر کرسی پرورش بنشاند.

دوستان، دانشگاه فرهنگیان، مدرسه را مقدس، معلم را معتبر و دانشگاه را معبد و مأوای مجاهدان عرصه جهاد فرهنگی می داند و در این فرآیند پیوستگی دائم و امتزاج ساختاری با وزارت آموزش و پرورش را، افتخار و هرنوع جدایی از این نهاد را انحراف می داند و به خوبی واقف است پی‏ریزی ساختاری، به قدری با ظرافت و صراحت معماری شده است که جدایی مفروض دانشگاه از آموزش و پرورش، انحلال آن را در برخواهد داشت.

البته از یاد نخواهیم برد بر اساس اساسنامه، دانشگاه، استقلال مالی و اداری خودش را دارد، اما استقلال، به مفهوم خود مختاری و فرار از آموزش و پرورش و وابستگی، به منزله ادغام و سرسپردگی در سازمان آموزش و پرورش نیست.

 تولد دانشگاه فرهنگیان از منظر زمانی با حیرانی، بهت و سردرگمی جهان قرین است. عصر روایت های بزرگ و مفصل بندی های متروکه فرو می ریزد، اندوخته های بشریت به نام علم خاکستر می شود و انبارهای مخازن مفهومی آتش می گیرد.

آنچه که حاصل متدولوژی، معرفت شناسی، هستی شناسی، فلسفه علم، فلسفه تاریخ به ویژه علوم اجتماعی مبتنی بر فلسفه تحلیلی است نه بنام علم، بل تحت عنوان فرهنگ یاد می شود که توسط عده ای ساخته شده و عده ای هم به راحتی بازی داده می شوند.

آقای وزیر!

 مقصودم بر این است در آینده نزدیک در خود غرب، اجماعی نمایان خواهد شد که بشریت هنوز به دوران علمی نرسیده است و هر آنچه را که به نام علم جمع نموده است، باید آتش زند و بسوزاند و لاجرم رسم دگر را باید آراست و بیارایند.

اگر تا دیروز با محافظه کاری و ترس، عنوان می شد که فلسفه در بحران است، اما امروز طشت مدرنیته روشنفکری و پوزیتیویسم از بام افتاده است، (طشت رسوایی که حضرت مولانا در مثنوی اشاره دارند)

و جارچیان بی رحمی در کالبد شکافی های آکادمیک، جسد مثله شده نگاه های برخاسته از فلسفه را به حراج و فروش گذاشته اند.

در این جاست که دانشگاه فرهنگیان، اهمیت مضاعفی پیدا می کند، دانشگاه فرهنگیان باید هم وزن و هم سنگ دردهای انقلاب اسلامی باشد.

شایسته است جمهوری اسلامی، خویش را در دانشگاه فرهنگیان بیابد؛ زیرا  این دانشگاه، آشیانه امنی برای سازه های زمینی تربیت و مأموریت های آسمانی پرورش است.

اگر در غرب، دانشگاه ها از منظر ساختاری و به شکل خودکار، به سوی سوداگرایی کشانده می شوند، در جامعه ایران، دانشگاه باید به علم و دین و پیوند عقل و معیشت سوق داده شود.

امیدوارم دانشگاه فرهنگیان مأمن منطق، علم، عقلانیت، انصاف، ادب، عدالت و حریت باشد و مدیریت به سبکی سازمان باید که ماهیت راهبردی پیدا کند، نه اینکه منتظر بمانیم تا تعطیلی را تجربه کنیم و ... ؟

یکی از نحله های برنامه ریزی در عالم غرب می گوید: هدف عمده برنامه ریزی راهبردی آن است که نهاد مورد نظر، در موقعیتی قرار گیرد که قادر باشد به اهداف و مقاصد خود دست یابد و بهره برداری لازم از آن به
عمل آید. در دانشگاه فرهنگیان به معنای واقعی به تحقیق، پژوهش، نظریه پردازی و تولید علم فکر می‏کنیم.

امیدوارم روزی فرا رسد که در هر استان، با عنایت به جغرافیا، اقتصاد، مسائل جمعیتی، قومی، تغذیه دانشجویان، مرز آداب و رسوم، تاریخ، آموزه ها و گزاره های تعلیم و تربیت برآمده از مسؤولیت هایی باشد که سند تحول بنیادین و اساسنامه دانشگاه و ضرورت روز، پیش روی ما قرار می دهد. ما به علوم روز و فناوری اطلاعات بهای مضاعفی خواهیم داد؛  نادیده گرفتن فناوری از اهمیت آن نخواهد کاست و آن را از پا در نمی آورد، بلکه ما را به انزوا و عزلت می کشاند.

ما آمده ایم زندگی کنیم تا قیمت پیدا کنیم، نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم و به همین لحاظ، معلم را صحنه گردان متن نمی خوانیم، که پرورش دهنده متن در حاشیه هم می دانیم.

فضای یادگیریِ بیرونِ صحنه، در اختیار معلم، آموزش و پرورش و خانواده نیست، باید بیرون صحنه هم با داخل کلاس، پیوند یابد تا یکپارچگی تعلیم و تربیت خدشه نبیند.

بنابرآنچه گفته شد، در دانشگاه فرهنگیان پرسش هایی برای ما مطرح است:

1.دانشجویان ما چه کسانی هستند و چه کسانی باید باشند؟

2. مواد و سطوح یادگیری، چه چیزهایی را در بر می گیرد؟

3.چگونه آموزش دهیم؟

4.دانشجویان چگونه می آ موزند؟

5.نیازهای جامعه کدامند؟

6. انقلاب اسلامی از ما چه توقعی دارد؟

7.نظام اجتماعی و زیست جهان فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در چه مرحله ای است؟

و اینکه بهای تعلیم و تربیت چیست؟

این مقدمه را بهانه ای قرار می دهم تا به اختصار، گزارشی از راه اندازی دانشگاه را طبقه بندی نمایم و به استحضار برسانم.

  1. نهادسازی: تشکیل معاونت های دانشجویی، پژوهشی و فرهنگی و امور پردیس ها، روابط عمومی، اداره کل ارزیابی و رسیدگی به شکایات، بسیج دانشجویی و اقدام جهت تشکیل بسیج اساتید و راه اندازی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه فرهنگیان.
  2. تعامل: در این سطح با نهادهای سیاست گذاری چون: وزارت علوم، تحقیقات و فناوری؛ وزارت آموزش و پرورش، شورای انقلاب فرهنگی، معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی جلسات داشتیم که حاصل کار در مطابقت با قوانین آموزشی کشور، آیین نامه ها، مطابقت با سطح انتظار علمی، تقویت بودجه و جایگاه دانشگاه، نمود یافته است.
  3. راه اندازی هیأت عالی جذب و همچنین اقدام برای تشکیل هیأت اجرایی

یکی از رؤسای محترم دانشگاه که 15 سال سابقه دارد، تشریف آورده بودند با افتخار یاد می کردند که شکر خدا، امسال ما هیات عالی جذب را راه اندازی کردیم، با مطایبه و مزاح، به ایشان عرض کردم که دانشگاه فرهنگیان، هنوز سالش به اتمام نرسیده، این کارها را انجام داده است.

  1. برگزاری نشست پر بها و پر اهمیت هیأت امنا با تلاش ها و مجاهدت های حضرتعالی و برادر عزیزم جناب آقای اسدی، هر آنچه را بردیم، مصوبه گرفتیم.
  2. برگزاری جلسات و نشست های متوالی با مسؤولین جهت تعیین سرفصل ها، متون، جذب اساتید و تعیین 15 واحد درسی متناسب با تعلیم و تربیت تعریف شده در حوزه های علمیه.
  3. سفر و حضور فعال در تمام استانها، احتمالا معاونت های عزیز ما استان سیستان و بلوچستان را نرفته اند که، آن را  هم دقیق نمی دانم. اگر هم نیامده باشند و نیامده باشیم، جبران خواهیم کرد.
  4. همکاری های مؤثر با مرکز برنامه ریزی و تأمین نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش برای مدیریت دانشگاه و همکاری مؤثر در انجام مصاحبه دانشجویان پذیرفته شده، نه بر اساس مداهنه و مجادله و نه براساس اجبار و اکراه، به جد از آقای اسدی سپاسگزار و ممنونیم که از خود بنده به دانشگاه. بیشتر دل می سوزانند.
  5. اقدام برای راه اندازی 2 مجله علمی و پژوهشی که حضرت عالی مستحضرید اگر بخواهیم روال عادی را برویم، حتما 2 سالی طول خواهد کشید، اما تمام موافقت ها انجام شده و با اجازه حضرتعالی شاید در آینده بسیار نزدیک، در واقع همزمان با افتتاح دانشگاه، اولین شماره این فصلنامه علمی، پژوهشی       ان شاالله به رویت خواهد رسید.
  6. اقدام برای راه اندازی رشته های کارشناسی ارشد که، برای 6 رشته موافقت گرفتیم.
  7. آماده سازی پردیس ها از منظر خوابگاه ها، فضای  آموزشی، کلاس های درس
  8. شکیل جلسات بانحله های تعلیم و تربیت کشور و اخذ تجربیات و قرار دادن آن ها در فرآیندسیاست گذاری           
  9. راه اندازی شوراهای تخصصی، پژوهشی، فرهنگی و هیأت رییسه.

ان شاالله هفته بعد نیز شورای دانشگاه را راه اندازی می کنیم.

  1. صرفه جویی در مدیریت بهینه اعتبارات عمرانی و جاری

آقای دکتر، بنده از همه عزیزان و حضرتعالی عذرخواهی می کنم. از روزی که آمدیم، ریالی اضافه کار نگرفتیم، نیم ساعتی، پشت ماشین دانشگاه ننشستم، فقط مرا می برند و می آورند. به استانهایی که رفتیم، شرمنده رؤسای پردیس ها هستم که در حد یک ده تومانی هم نمی توانم به آنها کمک کنم، زنگ می زنند انتقال یک نیرو به دانشگاه را می خواهند و این زبان تلخ ما که متأسفانه برآمده از حوادث روزگار است، امتناع از عمل می کند، هفته بعد بازرسین برای بررسی ریخت و پاش دانشگاه فرهنگیان به محیط دانشگاه پا می گذارند، قدمشان روی چشم، ما هیچ وقت نباید از حسابرسی، بازرسی، پرسش و پاسخ بهراسیم، بستر را پهن می کنیم، اما تسویه حساب را به هیچ وجه نمی پذیریم، از این منظر، یک مقدار دلم رنجیده، چون که قول شرعی به حضرت عالی و دوستان می دهم که با  این سوابق خدمتی سن و سال، برازنده حداقل بنده نیست.

14. مطالعه نظام های موفق تعلیم و تربیت معلم دنیا و اقدام جهت بومی سازی، البته کارهای بسیار زیادی را برای رسیدن به این نقطه باید انجام دهیم، همان طور که عرض کردم اخذ دیدگاه های صاحب نظران حوزه تعلیم و تربیت و مراکز تربیت معلم در تدوین ساختار سازمانی و محتوای دانشگاه شروع شده است.

15. تهیه و تدوین راهبرد و چشم انداز استراتژیک دانشگاه فرهنگیان تحت عنوان برنامه جامع راهبردی، که در خیلی از مراکز تصمیم ساز و تصمیم گیر جمهوری اسلامی پیرامون آن از ما سؤال کردند که گفتیم این کار را شروع کرده ایم.

16. تعیین اسناد و مراجع بالادستی دانشگاه

17.صدور احکام اولین دوره هیأت امنا که این را مفصل توضیح خواهم داد.

18. تهیه آیین نامه و شیوه نامه های علمی، اجرایی، مالی، فرهنگی و دانشجویی دانشگاه.

19. اجرای آیین نامه استخدامی اعضای غیرهیأت علمی و مسائل بسیار زیادی که تصدیع نمی دهم.

در پایان از همه مدیران معزز کل آموزش و پرورش استان ها و معاونان مکرم پژوهشی ادارات کل وسرپرستان عزیز پردیس ها، خالصانه و با خشوع، از عزیزان، خواهران و برادران درخواست می کنم  که سطح تعامل و همکاری را به قدری بر فراز کنید که حاصل کار راه اندازیِ دانشگاه ها، تقویت رشته ها، جذب هیأت علمی و قوت دانشگاه باشد، اگر خدای ناکرده سطح تعامل بر گسترش حوزه نفوذ و ساماندهی عوامل از طرفین باشد، دانشگاه قتلگاه اندیشه معلم و تربیت معلم خواهد شد، همانطوری که در نشست های قبلی اعلام کرده ایم، بی نیاز از سفارش مدیران معزز کل در اداره دانشگاه نیستیم، اما توقف در این مرحله را تعطیلی کار می پنداریم.

امروز در پایان نشست، احکام مربوط به ریاست هیأت های امنای استانی اعلام خواهد شد و سازمان مشخصی پیدا خواهیم کرد؛ انتظار داریم، هم افزایی، ثمره کار باشد و حمایت عملی از آقای وزیر را در هماهنگی های منجر به تقویت دانشگاه و راه اندازی دانشگاه متجلی کنیم.

مردی، امروز به عنوان پدر بزرگ این خانواده، با دغدغه هایی، وزارت خانه و سازمان های وابسته به آن را اداره می کند که نیاز به شعار دادن و حمایت های گفتاری ندارد، در عمل ثابت کنیم که این خانه صاحب خانه دارد.

آقای وزیر!

 نگرانی هایی متوجه مدیریت و ادامه کار است که ان شاالله حضرتعالی و جمع حاضر، علاجی خواهید فرمود.

ما در بعضی از مراکز استان‏ها، برای اسکان مشکل داریم، البته به اکثر استان‏ها دست مریزاد می گویم، خیلی، خیلی عنایت دارند.

در حد شاید سه یا چهار مورد، مسائل وجود دارد که انشاالله حل می شود، نمی خواهم بیشتر از این هم، آنها را بزرگ نمایی کنم.

اما عزیزان! بهمن ماه امسال باید 24هزار دانشجو را اسکان دهیم و امر آموزش را با این فضا شروع کنیم، بر اساس سند 5 ساله برنامه پنجم، 25 هزار نفر دیگر را هم باید در مهرماه و یا بعدش پذیرش کنیم.

برای آن 25 هزار نفر، بدون شک، هیچ ظرفیتی نداریم، این 24 هزار نفر، هر چه ظرفیت داشتیم، از نظر امکانات آموزشی، خوابگاه، کلاس و مقدورات بودجه و امثال اینها، را با خودش خواهد برد.

آقای وزیر!

 دوستان تجهیز وعده ها فرمودند، اما کرامت ها نیافزودند و دستور حضرت عالی مبنی بر این که باید عملیات های اجرایی ده، پانزده پردیس شروع می شد، با مشکلاتی که از ناحیه بودجه تحمیل بر امر شد، موضوع را به توقف کشاند.

بعضی از پردیس های ما در تهران و شهرستان ها نیاز به آزادسازی دارند، ما را پذیرفتید، وعده فرمودید، منت دار و سپاس گزار احسان و عنایت حضرت عالی هستیم و این ها را بدون شک دلیل بر خستگی قلمداد نخواهیم کرد. اما ای کاش دوستان، دستور آقای وزیر را در همه زمینه ها دستور حکومت، سازمان و نظام و به تعبیری دستور از حضرت ولایت بدانند. من خودم، خودم را این طوری تعریف کردم.

امیدوارم همه با هم  آن چنان عمل کنیم که جمهوری اسلامی، آموزش و پرورش، دانشگاه فرهنگیان، مدرسه و معلم جایگاهی پیدا کند که قبله آمال جهان اسلام، آسیا و حداقل خاورمیانه باشد.بیشتر از این تصدیع نمی دهم و مجدداً از التفات و استحسان و عنایت سرور گرانقدرم جناب آقای دکتر حاجی بابایی و مدیران معزز کل آموزش و پرورش استان ها و معاونان پژوهشی و همکاران خوبم در دانشگاه فرهنگیان متشکرم.

خدایا! تو را به امام حسین(ع) و فضیلت حضرت عباس(ع) و مظلومیت حضرت زینب(س) و رسالت حضرت سجاد(ع) سوگند می دهیم که آبروی ما مریز، گناهان ما بریز، جمهوری اسلامی ایران را
تنها مگذار.                                                                         

والسلام علیکم جمیعاً و رحمه الله.