دکتر مهر محمدی در دومین کرسی ترویجی عرضه و نقد ایده علمی تبیین کرد:
ابعاد و اضلاع قلمرو نظریه پردازی در تربیت معلم
دومین کرسی ترویجی عرضه و نقد ایده علمی " قلمرو نظریه پردازی در تربیت معلم" با هدف ایجاد گفتمان های علمی در دانشگاه ها با حضور دکتر مهر محمدی سرپرست دانشگاه فرهنگیان به عنوان ارائه کننده بحث، دکتر موسی پور معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی و دکتر ملکی عضو هیات علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی به عنوان نقادان حاضر در جلسه24 آبان در سالن شهید باهنر سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان برگزار شد.
در این جلسه دکتر مهر محمدی حضور در کرسی نظریه پردازی ترویجی را فرصتی مغتنم و دانشگاه فرهنگیان را مستحق حضور صاحبان اندیشه برشمرد و ابراز امیدواری کرد توجه و حضور صاحبنظران تعلیم و تربیت به دانشگاه فرهنگیان در انجام مسئولیت خطیر خود کمک کند و به تبع آن نظام تربیت معلم از شرایط رضایت بخش تری نسبت به حال برخوردار شود.
وی با تاکید بر ضرورت نظریه پردازی و تولید دانش در عرصه تعلیم و تربیت آن را پیش فرضی برای طرح ابعاد و اضلاع نظریه ورزی و نظریه پردازی در قلمرو تربیت معلم دانست که ورود ما را به این عرصه جان، جهت و موضوعیت می بخشد.
سرپرست دانشگاه فرهنگیان با اشاره به رسمیت شناخته نشدن تربیت معلم به عنوان قلمرو آکادمیک و فقر نظریه پردازی در این حوزه در ایران خاطر نشان کرد: باید تربیت معلم را به عنوان قلمرویی تخصصی دانست که در آن نیاز به ظرفیت سازی و پی ریزی زیر ساخت نظری داریم.
وی توجه و اقبال صاحبنظران و متخصصان این حوزه به این مهم را پیش نیازی برای پایدار و ماندگارسازی تربیت معلم برشمرد و گفت: اگر جامه علمی تعلیم و تربیت وجاهت حداقلی برای این حوزه قائل نباشد بحث در ابعاد نظریه پردازی هم مخاطب پیدا نمی کند و از دست خواهد رفت.
دکتر مهر محمدی با تاکید بر ضرورت تمیز و تفکیک نظر ورزی از نظریه پردازی تصریح کرد: نظریه پردازی واجد ویژگی ها و ظرفیت هایی است که به سادگی به دست نمی آید و نظر ورزی مقدمه آن است.
وی اضافه کرد: شروع هر حرکتی که منجر به نظریه شود کاری است از جنس نظر ورزی، ادامه داد: نظریه ورزی بیان اظهارات حائز اهمیت و تمرینی برای نظریه پردازی است و نظر هایی که تایید و موفقیت کسب می کنند به مرور زمان نظریه تبدیل می شوند.
سرپرست دانشگاه فرهنگیان تفکر در باب جنس و ماهیت نظریه های متناسب با تربیت معلم اعم از نظریه تبیینی، تجویزی، کاربردی و یا عملی را برای فعالیت در قلمرو نظریه پردازی این حوزه ضروری دانست.
وی نیاز به نظریه پردازی در رویکرد کلان و فلسفه تربیت معلم و همچنین ترکیب ویژگی های مورد نیاز برای تربیت معلم از جمله سبک های شخصیت، هوش و حداقل های سنجش آنان از ابعاد نظریه پردازی برشمرد.
دکتر مهر محمدیدر ادامه سخنان خود نظریه پردازی در حوزه های شیوه بهینه تربیت معلم، ساختار اجرایی آن، چیستی، چرایی و چگونگی شایستگی های معلمی، تبیین نظام سنجش صلاحیت خروجی ها، مدل های کارورزی اثربخش، معماری برنامه درسی تربیت معلم، هویت دانشگاه فرهنگیان و تکالیف ویژه آموزشگران، تربیت معلم چند رشته ای، جامعه پذیری دانشجو معلم در دوره تربیت معلم و الگو سازی مدیریتی در پیوند با نهاد دانشگاه و آموزش و پرورش( مشارکت و برون سپاری) و الگو پذیری برای آزمون های ضمن خدمت و بالندگی معلمان از ابعاد و اضلاع قلمرو نظریه پردازی تربیت معلم عنوان کرد.
وی با بیان اینکه معلم در ابتدای ورود خود به عرصه معلمی نیاز به مراقبت دارد تصریح کرد: بدون مراقبت، نومعلمان در آستانه برگشتن به نقطه صفر و منحل شدن آنان در فرهنگ حاکم خواهیم شد و نیاز است تا زمینه را برای عملیاتی کردن آموخته های نومعلمان فراهم کرد.
دو استاد ناقد دومین کرسی ترویجی دانشگاه فرهنگیان، آقان دکتر نعمت الله موسی پور دانشیار برنامه ریزی درسی دانشگاه فرهنگیان و دکتر حسن ملکی استاد برنامه ریزی درسی دانشگاه علامه طباطبایی بودند. در ابتدا دکتر ملکی با توجه به تجربه هفت ساله دانشگاه علامه در برگزاری کرسی های ترویجی پیشنهادهایی برای بهبود کرسی های دانشگاه فرهنگیان ارائه کردند. پس از آن، چندین نقد بر ارائه دکتر مهرمحمدی داشتند. اول اینکه، کرسی های ترویجی تمرینی برای رسیدن به نظریه پردازی است و به همین دلیل مطالبی که در آن ارائه می شود باید صاحب ساختار و ادله محکم و انسجام کافی باشد. اما انسجام مطالب ارائه شده در این کرسی در حد کافی نبود. بعلاوه، از نظر دکتر ملکی یکی از مهم ترین حیطه های مطالعه و نظریه پردازی در تربیت معلم تحلیل عمیق میراث تجربی تربیت معلم در ایران است؛ پیشینه تربیت معلم در ایران به بیش از یکصد سال می رسد و بررسی این پیشینه می تواند منبع ظهور مفاهیم گسترده ای باشد که راه را برای نظریه پردازی در این حوزه باز می کند. دوم اینکه، نظریه پردازی درباره تربیت معلم در ایران باید مبتنی بر شناخت عمیق جایگاه معلم در سنت ایرانی-اسلامی خودمان باشد. با کاویدن کتاب آسمانی ما که آن را منبع هدایت و کتاب زندگی می دانیم می توانیم الگوهای جامعی در زمینه مسائل تربیت معلم کشف کنیم. سوم اینکه، در نظریه پردازی در تربیت معلم نباید رساله های دکترایی که در این زمینه انجام شده است را نادیده بگیریم. چهارم اینکه، در پاسخ به این نظر دکتر مهرمحمدی که هنوز باید مشخص شود که نظریه در تربیت معلم باید از چه نوعی باشد: هنجاری؟ تبیینی؟ کاربردی؟ یا نظریه عمل؟ باید بگویم که نظریه پردازی در تربیت معلم فقط می تواند هنجاری باشد چون اصولا علوم تربیتی علومی هنجاری هستند و در نتیجه نظریه های تربیت معلم باید از نوع هنجاری و تجویزی باشند.
دکتر موسی پور به عنوان ناقد دیگر این جلسه با اشاره به شکل گیری جنبش جدیدی در میان جامعه علمی برای تولید علم در حوزه تربیت معلم، اظهار کردند که برای ارائه بحث در مورد نظریه پردازی تربیت معلم باید مشخص کنیم که از چه منظری به آن حوزه نگاه می کنیم؛ آیا تربیت معلم را به عنوان حوزه ای از دانش (knowledge/science) می نگریم یا به عنوان یک عمل اجتماعی یا نظامی در درون اجتماع یا به عنوان یک شغل و حرفه؟ با توجه به مبحث ارائه شده توسط دکتر مهرمحمدی به نظر می رسد ایشان از وجه دانشی به تربیت معلم نگاه می کنند. در این صورت، باید ببینیم موضوع این دانش چیست. یکی دیگر از نظراتی که دکتر موسی پور در این کرسی داشتند، در مورد موضوعات لازم برای قرار گرفتن در لیست موضوعات ارائه شده توسط دکتر مهرمحمدی در قالب قلمرو نظریه پردازی در تربیت معلم بود. از نظر دکتر موسی پور داشتن نگاه تاریخی به علم تربیت معلم بسیار مهم است و حتما باید به بعد تاریخی آن توجه شود. دومین حوزه مطالعاتی، بحث ارتباط این علم با علوم پیرامونش است. سوم اینکه، دکتر مهرمحمدی در بحث خود برنامه ریزی در تربیت معلم را با برنامه ریزی در آموزش عالی یکسان فرض کرده اند؛ اما آیا واقعا برنامه ریزی آموزش معلمان باید با برنامه ریزی آموزش عالی یکسان دیده شود؟ و نهایتا اینکه بحث برنامه درسی تربیت معلم در کجای چارچوب ارایه شده قرار می گیرد ؟
گفتنی است در پایان این نشست حاضران به طرح دیدگاه ها و پیشنهاد های خود پیرامون موضوع پرداختند.