Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:



Chrome 76+ | Firefox 69+
دکتر مهرمحمدی در جمع روسای دانشگاه ها و روسای انجمن های علمی تاکید کرد:

ساختار شکنی برنامه درسی در دانشگاه های نسل سوم

دکتر مهرمحمدی در جمع روسای دانشگاه ها و روسای انجمن های علمی به بیان مطالبی پیرامون ساختار شکنی برنامه درسی در دانشگاه های نسل سوم پرداخت.
وی اول آذر ماه با حضور در دانشگاه تربیت مدرس، ضمن سخنانی موضوع دانشگاه نسل سوم و برنامه درسی وارونه را مورد توجه قرار داد و با طرح این پرسش که آموزش در رشته های مختلف چگونه احیاء می شوند و چگونه در خدمت اشتغال و کارآفرینی قرار می گیرند در توضیح سوال اصلی خود گفت:  آیا مدل های مرسوم ( مانند اینترن شیپ، ارتباط با صنعت و... ) پاسخگوست؟ یا نیاز به تحولی در ساختار برنامه آموزشی داریم؟  وی انگاه تصریح کرد: به نظر من با تغییر در ساختار برنامه اموزشی است که  mindset دانشجو و دانش آموخته تغییر می کنند.  لازم است فهم او از هدف تحصیل و اخذ مدرک بعنوان مزیت در یافتن شغل آن هم از نوع دولتی، به تحصیل بعنوان مزیت در حل خلاق مسایل حوزه تخصصی تغییر یابد که به تبع آن درآمد نیز حاصل می شود. این تغییر در mindset، بدون تغییر در ساختار و  منطق( rationale) آموزش دانشگاهی اتفاق نمی افتد.
وی ادامه داد: اقدامات اصلاحی "برشی/ جزیی" که با تکنیک "وصله کردن" جزء جدیدی به پیکره موجود برنامه های آموزشی فعلی اتفاق می افتد، چاره ساز نبوده و نیست( حتی افزودن درس کارافرینی، درس اقتصاد، بخش ارتباط با صنعت) با تغییرات ساختاری، تغییر در نُرم فرهنگ دانشگاهی هم اتفاق می افتد.
سرپرست دانشگاه فرهنگیان ادامه داد: دانش آموخته دانشگاه با استناد به تجربه زیسته می آموزد که کارکرد و نقش مورد انتظار از او مساله شناسی، حل مساله یا انچه من برخورداری از "خرد تکنولوژیک" نامیده ام،  می باشد
وی افزود: این دستاورد نیازمند "وارونه ساختن" ساختار برنامه های کنونی است تا ارتباط "ارگانیک"، "پیوسته" و "گسترده" با محیط عمل اتفاق بیفتد یا رابطه دیالکتیک میان دانش نظری و محیط خدمت/ عمل فهم شود.
مهرمحمدی خاطر نشان کرد: وارونه سازی یعنی برنامه را بر پایه کسب تجربه میدانی ریختن نه بر اساس انتقال دانش نظری و سازمان یافته در رشته و بامید انکه در حل مساله به کاراید و کفایت حرفه ای به دانش آموخته ببخشد. تجربه میدانی یا کلینیکی و ابستن شدن ذهن به مساله، به دانش نظری بی جان، جان و جهت می بخشد و انگیزه حل مساله واقعی، کسب ان دانش را معنادار می سازد.
وی ادامه داد: پس، عاملیت عاملان تغییر در اموزش عالی باید اگاهانه ساختار ها را هدف بگیرد تا هدف تغییر فرهنگ دانشگاهی محقق شود. یا محیط نهادی دانشگاه باید متحول شود تا این ذهنیت یا mindset  معیوب در آن تکوین و استحکام نیاید.
سرپرست دانشگاه فرهنگیان با اشاره به اینکه  دانشگاه در اثر غفلت نسبت به این مسایل و مشاهده دانش اموختگان ناکارامد روز بروز با بی اعتمادی بیشتری مواجه می شود گفت: این امر ادامه می یابد تا آنجا که رفته رفته به بحران بی اعتمادی جامعه به دانشگاه بدل شده و موجودیت اش بعنوان یک نهاد اجتماعی خلق کننده ارزش افزوده با پرسش جدی مواجه می شود. در این حالت دانشگاه  تبدیل به یک نهاد "عقیم" می شود.
وی افزود: البته این وضعیت اختصاص به ایران ندارد.  مدرک دانشگاهی برای بسیاری از کمپانی ها در دنیا بعنوان یک پیش نیاز در استخدام معنا و مفهومش را از دست داده است و اگر بعنوان یک عامل منفی بحساب نیاید عامل مثبتی هم برای دارنده ان محسوب نمی شود.
دکتر مهرمحمدی در جمع بندی سخنان خود با تاکید بر معنای وارونه سازی و ساختار شکنی گفت: این مفهوم یعنی بهم ریختن رابطه مبتنی بر افضل شناخته شدن دانش نظری نسبت به تجربه عملی و قراردادن دانش نظری در خدمت مسایل برآمده از تجربه زیسته در محیط عمل و بدین تربیت معنابخشی به دانش انتزاعی، در خدمت یک "پروژه".
وی ادامه داد: این امر مدل های اجرایی گوناگونی دارد. چون پروژه ها، جنس  و اقتضائات گوناگونی دارند.
مهرمحمدی خاطر نشان کرد: این ساختار شکنی فقط بدست بخش اموزش عالی نیست که محقق می شود. پیش نیاز آن ایجاد نگرش مثبت نسبت به مشارکت در توسعه علم و فناوری است که در بخش های مختلف اقتصاد باید شکل بگیرد. پس این اتفاق را به نحو عاجل و دفعی نمی توان محقق شده یافت. حرکت تدریجی (incremental) لازم است.