Sorry! your web browser is not supported;

Please use last version of the modern browsers:

متاسفانه، مروگر شما خیلی قدیمی است و توسط این سایت پشتیبانی نمی‌شود؛

لطفا از جدیدترین نسخه مرورگرهای مدرن استفاده کنید:



Chrome 76+ | Firefox 69+

امام زین العابدین(ع): سه حالت و خصلت در هر یک از مؤمنین باشد در پناه خداوند خواهد بود.

اوّل آن که به  مردم  چیزی را دهد که از آن برای خویش می خواهد دوّم آن که قدم از قدم برندارد تا آنکه بداند آن حرکتش در راه اطاعت خداست یا نافرمانی او سوّم از برادر مومن خود (به عیبی که در خود نیز دارد ) عیب جویی نکند   جمالِ بی مثالِ داور است ایـن              به خَلق و خُلق و خو پیغمبر است این حسن زادی، حسین آورده ای، یا             امیرالمؤمنین دیگر است ایـن بـه چشم نـور از او نـور بارد                 جمـال چـارده معصـوم دارد     آن حضرت با عنوان زین‏العابدین

اوّل آن که به  مردم  چیزی را دهد که از آن برای خویش می خواهد
دوّم آن که قدم از قدم برندارد تا آنکه بداند آن حرکتش در راه اطاعت خداست یا نافرمانی او
سوّم از برادر مومن خود (به عیبی که در خود نیز دارد ) عیب جویی نکند

 

جمالِ بی مثالِ داور است ایـن              به خَلق و خُلق و خو پیغمبر است این

حسن زادی، حسین آورده ای، یا             امیرالمؤمنین دیگر است ایـن

بـه چشم نـور از او نـور بارد                 جمـال چـارده معصـوم دارد

 

 

آن حضرت با عنوان زین‏العابدین و سجاد خوانده مى‏شود،چرا که او قبل از هر چیز بنده خالص و صالح خدا بود، و سجده‏هاى طولانى او، هر بیننده را به سوى خدا و پرستش خدا جذب مى‏کرد.

خداوند در حدیث لوح که آن نامه‏اى از سوى خدا به پیامبر اکرم(ص) است او را چنین معرفى کرده است: سید العابدین و زین اولیائى الماضین؛ او آقاى عبادت‏کنندگان و زینت اولیاى پیشین من است.  یوسف بن اسباط مى‏گوید، پدرم گفت:نیمه‏هاى شب به مسجد رفتم، جوانى را که به سجده افتاده بود دیدم که چنین باخدا راز و نیاز مى‏کرد: سجد وجهى متعفرا فى‏التراب لخالقى و حق له؛ صورتم خاک‏آلود، براى آفریدگارم سجده کرد، که خداوند سزاوار سجده است. به محضرش رفتم،دریافتم امام سجاد(ع) است، صبر کردم تا هوا روشن شد، به نزد ایشان رفتم و عرض‏کردم: اى فرزند پیامبر! چرا آن همه به خود زحمت مى‏دهى با این که خداوند تورا برترى بخشیده و تو در پیشگاه خدا مقام بسیار ارجمندى دارى؟ او با شنیدن‏ این سخن منقلب شده و گریه کرد و فرمود: پیامبر(ص) فرمود: هنگامى که روز قیامت‏ برپا گردد هر چشمى جز چهار چشم گریان است:

1.چشمى که از خوف خدا بگرید؛
2.چشمى که در راه (جهاد) براى خدا نابینا شده باشد؛
3.چشمى که از حرام‏هاى خدا پوشیده شده باشد؛
4.چشمى که شب تا صبح در حال سجده بیدار باشد.


عبادت امام سجاد(ع) پرستش کاملا آگاهانه و بسیار عمیق بود،او با لذت و شیفتگى مخصوص، آمیخته با عرفان کامل، خدا را عبادت مى‏کرد.

 

گوشه ای از سخنان مهم تربیتى آن حضرت در رساله جامع حقوقى،  که سند پرافتخار و گران سنگ معارف ناب شیعى است، با عنوان‏هاى «حق الولد» و «حق الصغیر»، به حقوق فرزندان و خردسالان اختصاص داده شده .که به  بخشی از این آموزه  اشاره مى‏شود:

 

بخش اول: حق فرزند 

 

1 - فرزند، پاره تن انسان

فتعلم انه منک ...

امام سجاد(ع) در این بخش از سخنانش فرزند را جزئى از وجود انسان و پاره تن او مى‏خواند. بدیهى است که انسان، بطور فطرى، خود و اشیا و امور وابسته به خود را دوست دارد، در راه نگهدارى‏اش فداکارى مى‏کند و در مسیر رشد و تعالى‏اش مى‏کوشد. این حقیقت که فرزند وابسته به انسان جزئى از وجود اوست، مسؤولیت‏ سنگین والدین و لزوم عنایت پیوسته به تربیت و رشد فرزندان را یادآورى مى‏کند.

2 - فرزندان مایه افتخار یا ذلت والدین

... ومضاف الیک فى عاجل الدنیا بخیره و شره

کودکان پاک و معصومند و سرزمین وجودشان آماده افشاندن هر بذرى است. والدین مى‏توانند باغبانانى دلسوز و با تدبیر باشند و دشت‏حاصلخیز وجود فرزندانشان را به باغستانى سرسبز و بارور تبدیل کنند یا در شمار کشاورزان ناآگاه و بى‏تجربه جاى گرفته، در سرزمین وجود فرزندانشان خارهاى آزاردهنده کشت کنند. البته ثمره تلخ و شیرین فرزندان، سرانجام به والدین مى‏رسد. اگر فرزندان نیک باشند، مایه نیکنامى و افتخار والدین مى‏شوند و اگر درست تربیت نشوند، مایه خوارى و بدنامى آنان خواهند بود. آرى، چه بسیار والدینى که سالها پیش بدرود حیات گفتند، ولى به سبب فرزندان و یادگاران صالح و شایسته، همچنان نامشان زنده و یادشان گرامى است و نداى «خدایش بیامرزد» مؤمنان هدیه روحشان است. در مقابل گروهى از والدین، به خاطر فرزندان زشت کردارشان مورد خشم و نفرت دیگران قرار گرفته‏اند و نفرین مردم پیوسته بدرقه راهشان. بدین جهت امام(ع) در آغاز سخنش مى‏فرماید: «فرزند انسان جزئى از وجود اوست و خیر و شرش با وى گره خورده است.» این هشدارى به والدین است که اگر براى تربیت فرزندانشان اهمیت قایل نیستند و اگر آینده فرزندانشان را نمى‏خواهند، دستکم به نیک نامى خویش بیندیشند.

3 - مسؤولیت والدین

... وانک مسئول عما ولیته.

فرزندان ودیعه‏هاى الهى و از بزرگترین نعمتهاى پروردگارند. آنان صفابخش لحظه‏هاى زندگى و مایه طراوت، شادابى و آرامش کانون خانواده‏اند. والدین در برابر این ودیعه‏ها و نعمتهاى الهى باید هم سپاسگزار باشند و هم احساس مسؤولیت کنند. شکر نعمت فرزند، درست انجام دادن وظیفه بزرگ و سنگین تربیت است. آنها خواسته یا ناخواسته این سؤولیت‏بزرگ را بر دوش دارند و ضرورى است که، ضمن باور کردن این مسؤولیت و اهمیت والایش، جهت انجام دادن درست آن، خود را به ابزار لازم مجهز کنند و با استعانت از خداى منان و عزمى راسخ آن را به انجام رسانند.

4 - محورهاى مسؤولیت

در کلام نورانى امام(ع)، والدین نه تنها مسؤول تربیت فرزندانشان شمرده شده‏اند، بلکه محورهاى مسؤولیت آنان نیز مشخص شده است. این محورها عبارت است از:

1 - ادب نیکو؛ (من حسن الادب)

2 - خداشناسى؛ (والدلالة على ربه)

3 - اطاعت‏خداوند؛ (والمعونة على طاعته)

والدین باید در این سه محور (اخلاق، اعتقادات و پیروى عملى از شرع مقدس) انجام وظیفه کنند. مسؤولیت آنان تنها تامین غذا، مسکن و بهداشت جسمانى نیست. آنها، پیش از آنکه مسؤول تامین سلامت جسمانى و تامین معیشت فرزندان باشند، مسؤولیت تامین سلامت اخلاقى و اعتقادى و عملى آنها را بر عهده دارند.

5 - شیوه ایفاى مسؤولیت

... فیک و فى نفسه.

به نظر مى‏رسد که دو کلمه «فیک و فى نفسه‏» در کلام حضرت به روش اجراى مسؤولیت والدین اشاره مى‏کند. بدین بیان که «فیک‏» به بعد الگوى عملى والدین و «فى نفسه‏» به تلاش خود فرزند اشاره دارد که البته آن هم در سایه هدایت و کمک والدین به دست مى‏آید. شیوه الگویى از مؤثرترین و کارآمدترین شیوه‏هاى تربیت است و ائمه اطهار: اغلب در تربیت فرزندانشان از این شیوه بهره مى‏بردند؛ یعنى خود الگویى کامل براى فرزندان بودند و با عمل و رفتار خویش آنها را تربیت مى‏کردند.

البته، در کنار پدید آوردن الگوى عملى، باید زمینه را فراهم ساخت تا فرزند، خود نیز تلاش کند؛ در پى سعادت خویش برآید؛ در مسیر تربیت گام بردارد و پیوسته به حمایت والدین وابسته نباشد. در این مرحله، وظیفه والدین هدایت، نظارت و بستر سازى براى تعلیم و تربیت‏ خود جوش است.

6 - پاداش و کیفر مسؤولیت

... فمثاب على ذالک ومعاقب.

مسؤولیت داشتن آثارى دارد. اگر به درستى انجام شود؛ فرد سزاوار پاداش و تشویق است؛ و اگر در ایفاى آن کوتاهى شود، فرد استحقاق تنبیه و کیفر مى‏یابد. اگر والدین مسؤولیت‏ خود را درست انجام دهند، شایسته پاداش الهى مى‏شوند؛ و اگر کوتاهى کنند، کیفر در انتظارشان خواهد بود.

7 - نمایاندن آثار اعمال نیک به فرزند

... فاعمل فى امره عمل المتزین بحسن اثره علیه فى عاجل الدنیا.

بزرگ جلوه دادن کار نیک فرزند و نشان دادن اثر اعمال نیک کودک به او از اقدامات مؤثر تربیتى شمرده مى‏شود. بزرگ کردن کار خوب فرزند نوعى تشویق معنوى است، سبب ایجاد و تقویت انگیزه مى‏شود و او را براى انجام دادن کارهاى بزرگتر و بهتر آماده مى‏سازد. والدین نباید از کنار کار خوب فرزند، هر چند در نظر آنان کوچک و ناچیز باشد، با بى‏توجهى بگذرند؛ بلکه بجاست آنان را به خاطر کار خوب تشویق کنند، کردارشان را زینت دهند و بزرگ بنمایانند. افزون بر این، شایسته است آثار کارهاى خوب فرزندانشان را براى آنان ترسیم کنند و به زیبایى نمایش دهند؛ چرا که آنان، با دیدن آثار اعمالشان، اعتماد به نفس بیشتر مى‏یابند و خود را براى انجام دادن کارهاى بزرگتر توانا مى‏بینند.

8 - نظارت بر رفتار فرزند

... بحسن القیام علیه.

بى‏تفاوتى و غفلت از رشد و هدایت فرزند در زندگى آثارى جبران ناپذیر دارد. فرزند انسان نونهالى است که به باغبانى دلسوز و با درایت نیازمند است تا از او مراقبت کند؛ بویژه امروز که در اثر تهاجم فرهنگى زمینه‏هاى انحراف نوجوانان و جوانان آماده‏تر است و دشمنان هدایت و تربیت، براى صید آنان دامهاى رنگارنگ گسترانیده‏اند. در این موقعیت، نظارت و مراقبت از فرزندان ضرورت مضاعف یافته، مسؤولیت‏ سنگین‏تر مى‏شود و انجام دادن وظیفه تلاش بیشتر مى‏جوید.

9 - بهره‏گیرى از استعدادهاى فرزند در تربیت

... والاخذ منه.

انسان اشرف مخلوقات است و استعداد رسیدن به رفیعترین قله‏هاى انسانیت را دارد. خداوند استعدادهایى در وجود انسان به ودیعه گذاشت تا در پرتو پرورش صحیح شکوفا شود. علاوه بر استعدادهاى فطرى و مشترک، که در همه انسانها وجود دارد، هر فرد نیز از تواناییهایى ویژه برخوردار است که ضرورى است در پرتو دقت و نظارت والدین و معلمان و مربیان بخوبى شناسایى و حمایت‏ شود تا به رشد و شکوفایى برسد، در سایه آن، راه طولانى تربیت‏ سریعتر پیموده شود و تربیت فرزند آسانتر انجام گیرد.

10 - استمداد از پروردگار در تربیت

... ولا قوة الا بالله.

تربیت آسان نیست، بلکه ظریف، دقیق و پیچیده است. انسان ماشین نیست تا به سادگى راه‏اندازى شود. علم بشر، با همه پیشرفتى که دارد، هنوز در شناخت رموز ابعاد وجودى انسان توفیق کامل نیافته است. بنابراین، در امر ظریف تربیت، همراه با تلاش خستگى ناپذیر و پیوسته، هماره باید از آفریدگار یارى خواست. بدین سبب، امام عارفان و سید ساجدان در پایان این نسخه تربیتى فرموده است: ولاقوة الا بالله.