امام زین العابدین(ع): سه حالت و خصلت در هر یک از مؤمنین باشد در پناه خداوند خواهد بود.
اوّل آن که به مردم چیزی را دهد که از آن برای خویش می خواهد دوّم آن که قدم از قدم برندارد تا آنکه بداند آن حرکتش در راه اطاعت خداست یا نافرمانی او سوّم از برادر مومن خود (به عیبی که در خود نیز دارد ) عیب جویی نکند جمالِ بی مثالِ داور است ایـن به خَلق و خُلق و خو پیغمبر است این حسن زادی، حسین آورده ای، یا امیرالمؤمنین دیگر است ایـن بـه چشم نـور از او نـور بارد جمـال چـارده معصـوم دارد آن حضرت با عنوان زینالعابدین
جمالِ بی مثالِ داور است ایـن به خَلق و خُلق و خو پیغمبر است این
حسن زادی، حسین آورده ای، یا امیرالمؤمنین دیگر است ایـن
بـه چشم نـور از او نـور بارد جمـال چـارده معصـوم دارد
آن حضرت با عنوان زینالعابدین و سجاد خوانده مىشود،چرا که او قبل از هر چیز بنده خالص و صالح خدا بود، و سجدههاى طولانى او، هر بیننده را به سوى خدا و پرستش خدا جذب مىکرد.
خداوند در حدیث لوح که آن نامهاى از سوى خدا به پیامبر اکرم(ص) است او را چنین معرفى کرده است: سید العابدین و زین اولیائى الماضین؛ او آقاى عبادتکنندگان و زینت اولیاى پیشین من است. یوسف بن اسباط مىگوید، پدرم گفت:نیمههاى شب به مسجد رفتم، جوانى را که به سجده افتاده بود دیدم که چنین باخدا راز و نیاز مىکرد: سجد وجهى متعفرا فىالتراب لخالقى و حق له؛ صورتم خاکآلود، براى آفریدگارم سجده کرد، که خداوند سزاوار سجده است. به محضرش رفتم،دریافتم امام سجاد(ع) است، صبر کردم تا هوا روشن شد، به نزد ایشان رفتم و عرضکردم: اى فرزند پیامبر! چرا آن همه به خود زحمت مىدهى با این که خداوند تورا برترى بخشیده و تو در پیشگاه خدا مقام بسیار ارجمندى دارى؟ او با شنیدن این سخن منقلب شده و گریه کرد و فرمود: پیامبر(ص) فرمود: هنگامى که روز قیامت برپا گردد هر چشمى جز چهار چشم گریان است:
1.چشمى که از خوف خدا بگرید؛
2.چشمى که در راه (جهاد) براى خدا نابینا شده باشد؛
3.چشمى که از حرامهاى خدا پوشیده شده باشد؛
4.چشمى که شب تا صبح در حال سجده بیدار باشد.
عبادت امام سجاد(ع) پرستش کاملا آگاهانه و بسیار عمیق بود،او با لذت و شیفتگى مخصوص، آمیخته با عرفان کامل، خدا را عبادت مىکرد.
گوشه ای از سخنان مهم تربیتى آن حضرت در رساله جامع حقوقى، که سند پرافتخار و گران سنگ معارف ناب شیعى است، با عنوانهاى «حق الولد» و «حق الصغیر»، به حقوق فرزندان و خردسالان اختصاص داده شده .که به بخشی از این آموزه اشاره مىشود:
بخش اول: حق فرزند
1 - فرزند، پاره تن انسان
فتعلم انه منک ...
امام سجاد(ع) در این بخش از سخنانش فرزند را جزئى از وجود انسان و پاره تن او مىخواند. بدیهى است که انسان، بطور فطرى، خود و اشیا و امور وابسته به خود را دوست دارد، در راه نگهدارىاش فداکارى مىکند و در مسیر رشد و تعالىاش مىکوشد. این حقیقت که فرزند وابسته به انسان جزئى از وجود اوست، مسؤولیت سنگین والدین و لزوم عنایت پیوسته به تربیت و رشد فرزندان را یادآورى مىکند.
2 - فرزندان مایه افتخار یا ذلت والدین
... ومضاف الیک فى عاجل الدنیا بخیره و شره
کودکان پاک و معصومند و سرزمین وجودشان آماده افشاندن هر بذرى است. والدین مىتوانند باغبانانى دلسوز و با تدبیر باشند و دشتحاصلخیز وجود فرزندانشان را به باغستانى سرسبز و بارور تبدیل کنند یا در شمار کشاورزان ناآگاه و بىتجربه جاى گرفته، در سرزمین وجود فرزندانشان خارهاى آزاردهنده کشت کنند. البته ثمره تلخ و شیرین فرزندان، سرانجام به والدین مىرسد. اگر فرزندان نیک باشند، مایه نیکنامى و افتخار والدین مىشوند و اگر درست تربیت نشوند، مایه خوارى و بدنامى آنان خواهند بود. آرى، چه بسیار والدینى که سالها پیش بدرود حیات گفتند، ولى به سبب فرزندان و یادگاران صالح و شایسته، همچنان نامشان زنده و یادشان گرامى است و نداى «خدایش بیامرزد» مؤمنان هدیه روحشان است. در مقابل گروهى از والدین، به خاطر فرزندان زشت کردارشان مورد خشم و نفرت دیگران قرار گرفتهاند و نفرین مردم پیوسته بدرقه راهشان. بدین جهت امام(ع) در آغاز سخنش مىفرماید: «فرزند انسان جزئى از وجود اوست و خیر و شرش با وى گره خورده است.» این هشدارى به والدین است که اگر براى تربیت فرزندانشان اهمیت قایل نیستند و اگر آینده فرزندانشان را نمىخواهند، دستکم به نیک نامى خویش بیندیشند.
3 - مسؤولیت والدین
... وانک مسئول عما ولیته.
فرزندان ودیعههاى الهى و از بزرگترین نعمتهاى پروردگارند. آنان صفابخش لحظههاى زندگى و مایه طراوت، شادابى و آرامش کانون خانوادهاند. والدین در برابر این ودیعهها و نعمتهاى الهى باید هم سپاسگزار باشند و هم احساس مسؤولیت کنند. شکر نعمت فرزند، درست انجام دادن وظیفه بزرگ و سنگین تربیت است. آنها خواسته یا ناخواسته این سؤولیتبزرگ را بر دوش دارند و ضرورى است که، ضمن باور کردن این مسؤولیت و اهمیت والایش، جهت انجام دادن درست آن، خود را به ابزار لازم مجهز کنند و با استعانت از خداى منان و عزمى راسخ آن را به انجام رسانند.
4 - محورهاى مسؤولیت
در کلام نورانى امام(ع)، والدین نه تنها مسؤول تربیت فرزندانشان شمرده شدهاند، بلکه محورهاى مسؤولیت آنان نیز مشخص شده است. این محورها عبارت است از:
1 - ادب نیکو؛ (من حسن الادب)
2 - خداشناسى؛ (والدلالة على ربه)
3 - اطاعتخداوند؛ (والمعونة على طاعته)
والدین باید در این سه محور (اخلاق، اعتقادات و پیروى عملى از شرع مقدس) انجام وظیفه کنند. مسؤولیت آنان تنها تامین غذا، مسکن و بهداشت جسمانى نیست. آنها، پیش از آنکه مسؤول تامین سلامت جسمانى و تامین معیشت فرزندان باشند، مسؤولیت تامین سلامت اخلاقى و اعتقادى و عملى آنها را بر عهده دارند.
5 - شیوه ایفاى مسؤولیت
... فیک و فى نفسه.
به نظر مىرسد که دو کلمه «فیک و فى نفسه» در کلام حضرت به روش اجراى مسؤولیت والدین اشاره مىکند. بدین بیان که «فیک» به بعد الگوى عملى والدین و «فى نفسه» به تلاش خود فرزند اشاره دارد که البته آن هم در سایه هدایت و کمک والدین به دست مىآید. شیوه الگویى از مؤثرترین و کارآمدترین شیوههاى تربیت است و ائمه اطهار: اغلب در تربیت فرزندانشان از این شیوه بهره مىبردند؛ یعنى خود الگویى کامل براى فرزندان بودند و با عمل و رفتار خویش آنها را تربیت مىکردند.
البته، در کنار پدید آوردن الگوى عملى، باید زمینه را فراهم ساخت تا فرزند، خود نیز تلاش کند؛ در پى سعادت خویش برآید؛ در مسیر تربیت گام بردارد و پیوسته به حمایت والدین وابسته نباشد. در این مرحله، وظیفه والدین هدایت، نظارت و بستر سازى براى تعلیم و تربیت خود جوش است.
6 - پاداش و کیفر مسؤولیت
... فمثاب على ذالک ومعاقب.
مسؤولیت داشتن آثارى دارد. اگر به درستى انجام شود؛ فرد سزاوار پاداش و تشویق است؛ و اگر در ایفاى آن کوتاهى شود، فرد استحقاق تنبیه و کیفر مىیابد. اگر والدین مسؤولیت خود را درست انجام دهند، شایسته پاداش الهى مىشوند؛ و اگر کوتاهى کنند، کیفر در انتظارشان خواهد بود.
7 - نمایاندن آثار اعمال نیک به فرزند
... فاعمل فى امره عمل المتزین بحسن اثره علیه فى عاجل الدنیا.
بزرگ جلوه دادن کار نیک فرزند و نشان دادن اثر اعمال نیک کودک به او از اقدامات مؤثر تربیتى شمرده مىشود. بزرگ کردن کار خوب فرزند نوعى تشویق معنوى است، سبب ایجاد و تقویت انگیزه مىشود و او را براى انجام دادن کارهاى بزرگتر و بهتر آماده مىسازد. والدین نباید از کنار کار خوب فرزند، هر چند در نظر آنان کوچک و ناچیز باشد، با بىتوجهى بگذرند؛ بلکه بجاست آنان را به خاطر کار خوب تشویق کنند، کردارشان را زینت دهند و بزرگ بنمایانند. افزون بر این، شایسته است آثار کارهاى خوب فرزندانشان را براى آنان ترسیم کنند و به زیبایى نمایش دهند؛ چرا که آنان، با دیدن آثار اعمالشان، اعتماد به نفس بیشتر مىیابند و خود را براى انجام دادن کارهاى بزرگتر توانا مىبینند.
8 - نظارت بر رفتار فرزند
... بحسن القیام علیه.
بىتفاوتى و غفلت از رشد و هدایت فرزند در زندگى آثارى جبران ناپذیر دارد. فرزند انسان نونهالى است که به باغبانى دلسوز و با درایت نیازمند است تا از او مراقبت کند؛ بویژه امروز که در اثر تهاجم فرهنگى زمینههاى انحراف نوجوانان و جوانان آمادهتر است و دشمنان هدایت و تربیت، براى صید آنان دامهاى رنگارنگ گسترانیدهاند. در این موقعیت، نظارت و مراقبت از فرزندان ضرورت مضاعف یافته، مسؤولیت سنگینتر مىشود و انجام دادن وظیفه تلاش بیشتر مىجوید.
9 - بهرهگیرى از استعدادهاى فرزند در تربیت
... والاخذ منه.
انسان اشرف مخلوقات است و استعداد رسیدن به رفیعترین قلههاى انسانیت را دارد. خداوند استعدادهایى در وجود انسان به ودیعه گذاشت تا در پرتو پرورش صحیح شکوفا شود. علاوه بر استعدادهاى فطرى و مشترک، که در همه انسانها وجود دارد، هر فرد نیز از تواناییهایى ویژه برخوردار است که ضرورى است در پرتو دقت و نظارت والدین و معلمان و مربیان بخوبى شناسایى و حمایت شود تا به رشد و شکوفایى برسد، در سایه آن، راه طولانى تربیت سریعتر پیموده شود و تربیت فرزند آسانتر انجام گیرد.
10 - استمداد از پروردگار در تربیت
... ولا قوة الا بالله.
تربیت آسان نیست، بلکه ظریف، دقیق و پیچیده است. انسان ماشین نیست تا به سادگى راهاندازى شود. علم بشر، با همه پیشرفتى که دارد، هنوز در شناخت رموز ابعاد وجودى انسان توفیق کامل نیافته است. بنابراین، در امر ظریف تربیت، همراه با تلاش خستگى ناپذیر و پیوسته، هماره باید از آفریدگار یارى خواست. بدین سبب، امام عارفان و سید ساجدان در پایان این نسخه تربیتى فرموده است: ولاقوة الا بالله.